سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

افغانستان درد امروز انسان دوستان

روزگار غریبی است. نمی دانم بر کدام غصه بگریم. از رنج نان مردمان کشورم یا رنج درمان؟ ار بی کفایتی مسئولانی که عامدانه برای مردمشان واکسن تهیه نکردند تا آشغال های بنجل تولید کارخانه های خودشان را چندین برابر قیمت نوع خارجی بفروشند و در انتها هم نتواستند؟ یا ددمنشی عده ای دلال دیوصفت که در اوج بحران کرونا، دارو و سرم و اکسیژن را احتکار می کنند تا به چند برابر قیمت به نیازمندانی بفروشند که عزیزانشان در بستر مرگ افتاده اند.

  ادامه مطلب ...

غم میهن

استاد محمدرضا شفیعی کدکنی در مرداد ۱۴۰۰ شاید تلخ‌ترین واژه‌هایش را در وصف این روزهای وطن به کار گرفته است.
(کدکنی ۸۱ ساله، متولد نیشابور است)

«هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین
در خون و اشک غوطه‌ور،
ای مامِ رنج‌ها!
ای میهنی که در تو به خواری
مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم
زین گونه زیستیم و هِق‌هِق گریستیم.»


منبع: کانال تلگرامی الینه گی

پی نوشت: واقعا درک نمی کنم چطور مسئولین وجدان هاشون راحته و شب راحت می خوابن. یعنی شما قطعا ذره ای به روز جزا اعتقاد ندارید.