سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

قرمز یا آبی

شنیدم در زمان خسرو پرویز

گرفتند آدمی را توی تبریز

به جرم نقض قانون اساسی

و بعض گفتمان های سیاسی

ولی آن مرد دور اندیش، از پیش

قراری را نهاده با زن خویش

که از زندان اگر آمد زمانی

به نام من پیامی یا نشانی

اگر خودکار آبی بود متنش

بدان باشد درست و بی غل و غش

اگر با رنگ قرمز بود خودکار

بدان باشد تمام از روی اجبار

تمامش از فشار بازجویی ست

سراپایش دروغ و یاوه گویی ست

************* 

گذشت و روزی آمد نامه از مرد

گرفت آن نامه را بانوی پر درد

گشود و دید با هالو مآبی

نوشته شوهرش با خط آبی:

عزیزم، عشق من ، حالت چطور است؟

بگو بی بنده احوالت چطور است؟

اگر از ما بپرسی، خوب بشنو

ملالی نیست غیر از دوری تو

من این جا راحتم، کیفور کیفور

بساط عیش و عشرت جور وا جور

در این جا سینما و باشگاه است

غذا، آجیل، میوه رو به راه است

کتک با چوب یا شلاق و باطوم

تماما شایعاتی هست موهوم

هر آن کس گوید این جا چوب دار است

بدان این هم دروغی شاخدار است

در این جا استرس جایی ندارد

درفش و داغ معنایی ندارد

کجا تفتیش های اعتقادی ست؟

کجا سلول های انفرادی ست؟

همه این جا رفیق و دوست هستیم

چو گردو داخل یک پوست هستیم

در این جا بازجو اصلاً نداریم

شکنجه ، اعتراف، عمراً نداریم

به جای آن اتاق فکر داریم

روش های بدیع و بکر داریم

عزیزم، حال من خوب است این جا

گذشتِ عمر، مطلوب است این جا

کسی را هیچ کاری با کسی نیست

نشانی از غم و دلواپسی نیست

همه چیزش تماماً بیست این جا

فقط خود کار قرمز نیست این جا 

 

 

سید محمد رضا عالی پیام

رمضان

میهمانی پروردگار بزرگ بر شما مبارک باد 

 

السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما

ماه پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو
رؤیت این ماه یعنی نامه اعمال ما

خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است
خاصه این شبها که تعریفی ندارد حال ما

کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر
کاش حوّل حالنایی‌تر شود اعمال ما

ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم
ماه با پای خودش آمد به استقبال ما

گوشه چشمی به ما بنمای ای ابروهلال
تا همه خورشید گردد روزی امسال ما 

 علیرضا قزوه 

 

 

التماس دعا

اگر عمر دوباره داشتم

دان هرالد (Don Herold) کاریکاتوریست و طنزنویس آمریکایى در سال 1889 در ایندیانا متولد شد و در سال 1966 از جهان رفت. دان هرالد داراى تالیفات زیادى است اما قطعه کوتاهش « اگر عمر دوباره داشتم...» او را در جهان معروف کرد . بخوانید :

 

البته آب ریخته را نتوان به کوزه باز گرداند، اما قانونى هم تدوین نشده که فکرش را منع کرده باشد .

اگر عمر دوباره داشتم مى کوشیدم اشتباهات بیشترى مرتکب شوم. همه چیز را آسان مى گرفتم. از آنچه در عمر اولم بودم ابله تر مى شدم. فقط شمارى اندک از رویدادهاى جهان را جدى مى گرفتم . اهمیت کمترى به بهداشت مى دادم. به مسافرت بیشتر مى رفتم. از کوههاى بیشترى بالا مى رفتم و در رودخانه هاى بیشترى شنا مى کردم. بستنى بیشتر مى خوردم و اسفناج کمتر . مشکلات واقعى بیشترى مى داشتم و مشکلات واهى کمترى. آخر، ببینید، من از آن آدمهایى بوده ام که بسیار مُحتاطانه و خیلى عاقلانه زندگى کرده ام، ساعت به ساعت، روز به روز. اوه، البته منهم لحظاتِ سرخوشى داشته ام. اما اگر عمر دوباره داشتم از این لحظاتِ خوشى بیشتر مى داشتم. من هرگز جایى بدون یک دَماسنج، یک شیشه داروى قرقره، یک پالتوى بارانى و یک چتر نجات نمى روم. اگر عمر دوباره داشتم، سبک تر سفر مى کردم .

اگر عمر دوباره داشتم، وقتِ بهار زودتر پا برهنه راه مى رفتم و وقتِ خزان دیرتر به این لذت خاتمه مى دادم . از مدرسه بیشتر جیم مى شدم. گلوله هاى کاغذى بیشترى به معلم هایم پرتاب مى کردم . سگ هاى بیشترى به خانه مى آوردم. دیرتر به رختخواب مى رفتم و مى خوابیدم. بیشتر عاشق مى شدم. به ماهیگیرى بیشتر مى رفتم. پایکوبى و دست افشانى بیشتر مى کردم. سوار چرخ و فلک بیشتر مى شدم. به سیرک بیشتر مى رفتم .

در روزگارى که تقریباً همگان وقت و عمرشان را وقفِ بررسى وخامت اوضاع مى کنند، من بر پا مى شدم و به ستایش سهل و آسان تر گرفتن اوضاع مى پرداختم. زیرا من با ویل دورانت موافقم که مى گوید  » شادى از خرد عاقل تر است . »

 « ا گر عمر دوباره داشتم، گْلِ مینا از چمنزارها بیشتر مى چیدم » 

 

منبع: ایمیل یکی از دوستان

آدمخوار

پرواز بریتیش ایر ویز از ژوهانسبورگ به لندن: یه خانوم 50 ساله سفید پوست که بغل یه مرد سیاه پوست نشسته، پریشان مهماندار رو صدا می زند.

 پیرزن: نمی بینی؟ منو بغل یه سیاه پوست نشوندی! حاضر نیستم همنشین همچین گروه فرومایه ای باشم! جامو عوض کن! مهماندار: آروم باشید. من میرم ببینم جای خالی هست یا نه. پرواز امروزمون خیلی شلوغه. 

مهماندار میره و 5 دقیقه بعد بر می گرده.

مهماندار: همان طور که فکر می کردم تو کلاس اقتصادی صندلی خالی نیست. با کاپیتان هم صحبت کردم. گفتش که تو کلاس تجاری هم جای خالی نیست. اما یه جای خالی توی کلاس یک هست!! قبل از اینکه پیرزن چیزی بگوید، مهماندار ادامه داد: این برای شرکت ما غیر معموله که کسی رو از کلاس اقتصادی به کلاس یک جابجا کنیم. اما کاپیتان احساس کردند که شرم آوره کسی بغل آدم خوار و تهوع آوری بشینه . 

مهماندار رو به مرد سیاه پوست کرد و گفت: بنابراین آقا، اگه تمایل دارید می تونید ساک دستی تون رو بردارید چون یه صندلی در کلاس یک منتظر شماست!

مسافرین دیگر که به این گفتگو گوش می کردند، از جای خود برخاستند و مهماندار رو با دست زدن ستودند

 

منبع: ایمیل یکی از دوستان

ازدواج عاقلانه در محیط مجازی

رشد فزاینده‌ استفاده از اینترنت در بین خانواده‌های ایرانی و مخصوصا جوانان، در کنار نقاط مثبت و منفی بی‌شماری که دارد و هر کدام تحلیلی فراخور خود را می‌طلبد، حکایت از یک مسئله دارد و آن اینکه نمی‌توان تنها با بیان تبعات منفی آن، انتظار داشت که دیگر هیچ‌کس، ساده‌لوحانه به سمت این دنیای مجازی حرکت نکند و اگر احیانا این کار را کرد، ما تنها شاهد و ناظر آن بوده تأسف بخوریم و یا به بیان ارقام و اعداد و بیان حوادث و ماجراهای حقیقی و عینی قربانیان آن اکتفا کنیم. چراکه افسانه‌ شخصی در بین هر کاربر، این اجازه را به او می‌دهد که به تصور اینکه خود، دچار چنین اشتباهی نخواهد شد، دانه‌های پراکنده در تله‌ شیادان اینترنتی را خواهد برداشت.

پس بهترین راهکار، برای کاربران که به این دنیای مجازی به چشم چراغ جادوی علی‌بابا که بر‌آورنده تمام خواسته‌ها، نیازها و کمبودهایشان بوده، اکتفا کرد، بلکه مؤثرترین کمک، ارائه راهکارها و به‌اصطلاح شاه‌کلیدهای موفقیت در این دنیای مجازی است.

در بین خطرات احتمالی در اینترنت، بیشترین خطر، مخصوص جوانانی است که به سرعت جذب آن شده و اکثر آنان به‌دنبال همراهی برای بقیه‌ عمر خود هستند! شریک زندگی‌ای که یافتن او دیگر چون گذشته، نیاز به کوشش فراوانی ندارد و واسطه‌های حقیقی(مادر و خواهر و دوست و همکار) تبدیل به واسطه‌ای الکترونیکی (کامپیوتر) شده‌است، آن‌هم با کمترین هزینه، از سوی دیگر نیاز به داشتن چهره آراسته و زمانی مشخص و یا حتی دادن اطلاع یا گرفتن اجازه از خانواده‌ها نیست!

در حالی‌که در طرف مقابل نیز شاید چنین تصوراتی وجود داشته باشد و طرف مقابل نیز به‌دنبال همسر ایده‌آل خود به دور از هنجارهای گاه سخت و طاقت‌فرسای جامعه باشد، از این‌رو در این مجال کم، قصد بیان راهکارهایی را برای شناختی به نسبت صحیح در این محیط داریم.

اما باید همواره به این نکته توجه داشت که این نوع شناخت هیچ‌گاه به اندازه شناخت در محیط حقیقی و زیر نظر خانواده‌ها نمی‌رسد.

ادامه مطلب ...

سخنی از دکتر شریعتی

   

ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این
 که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم .


دکتر علی شریعتی 


روزنامه آمریکایی واثبات تقلب با خبر رجانیوز

در حالی که سایت حامی دولت در تحلیل خود آورده است: «علی لاریجانی عصر روز انتخابات در تماسی تلفنی با میرحسین موسوی، در حالی که از اطلاعات محرمانه و طبقه‌بندی شده اطلاع داشته است، پیروزی وی را در انتخابات به وی تبریک گفته است و ...» حال این پرسش پیش می‌آید که آیا آقای لاریجانی، اطلاعاتی را درباره پیروزی میرحسین موسوی در اختیار داشته است؟

به گزارش «تابناک» روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز با استناد به تحلیل سایت حامی دولت به اثبات تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته و بر این باور است تاکنون تنها اصلاح طلبان مدعی وقوع تقلب در انتخابات بودند، اما به تازگی از اردوگاه دولتی‌ها نیز چنین صداهایی شنیده می‌شود.

استناد لس آنجلس تایمز به این بخش از تحلیل سایت حامی دولت است:

«کاری که ایشان بعد از ظهر روز اخذ رأی کرد و تلفنی به موسوی، به بهانه حتمی شدن ریاست جمهوری‌اش تبریک گفت، قابل گذشت نیست، زیرا او از جایگاه رئیس یک قوه و به عنوان کسی که قاعدتاً به اطلاعات و اخبار دست اول و محرمانه دسترسی دارد، وقتی به موسوی آن هم قبل از پایان زمان رأی گیری تبریک گفت، در واقع او را دچار توهم و تشویق کرد تا مواضع فتنه‌انگیز و تحریک کننده بعدی را هم داشته باشد که این رفتارها باعث سلب امنیت و آسایش مردم و وارد شدن خسارات زیادی به کشور و اقتدار و حیثیت نظام شد.»

لس آنجلس تایمز با بیان اینکه رجانیوز مدعی شده است لاریجانی با آگاهی از اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده، از پیروزی وی در انتخابات مطمئن شده و در تماسی تلفنی موفقیت وی را تبریک گفته است، به اثبات وقوع تقلب در انتخابات پرداخته و در واقع با استفاده از ابهام موجود در این تحلیل مدعی است که لاریجانی با استفاده از اطلاعات محرمانه از پیروزی موسوی در انتخابات آگاه شده و به وی تبریک گفته است.
 

 

منبع: http://www.ayandenews.com