سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

در زمان حیات مفید باش

مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید: نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.
 
کشیش گفت: بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
 
ادامه مطلب ...

آیا خدا شر را آفرید؟

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد .
اوپرسید : آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد ، آفریده است ؟


دانشجویی شجاعانه پاسخ داد : بله.

استاد پرسید : هر چیزی را ؟


پاسخ دانشجو این بود : بله هر چیزی را
.

استاد گفت : در این حالت ، خداوند شر را آفریده است . درست است ؟

زیرا شروجود دارد
.

ادامه مطلب ...

چگونه میتوان زور را بدون زور به مردم تحمیل کرد؟


آورده اند که در کنفرانس تهران روزی چرچیل، روزولت و استالین بعد از میتینگ های پی در پی آن روز تاریخی، برای خوردن شام باهم نشسته بودند.

در کنار میز یکی از سگ‌های چرچیل ساکت نشسته بود و به آنها نگاه میکرد، چرچیل خطاب به همرهانش گفت؛ چطوری میشه از این خردل تند به این سگ داد؟ روزولت گفت من بلدم و مقداری گوشت برید و خردل را داخل گوشت مالید و به طرف سگ رفت و گوشت را جلوی دهانش گرفته و شروع به نوچ نوچ کرد، سگ گوشت را بو کرد و شروع به خوردن کرد تا اینکه به خردل رسید، خردل دهان سگ را سوزاند و از خوردن صرف نظر کرد.
ادامه مطلب ...

معامله

خواهر روحانی در کلاس مدرسه  مقابل دانش آموزان نوجوان، ایستاده بود. او در حالی که یک سکه یک دلاری نقره در دستش بود گفت: به دختر یا پسری که بتواند نام بزرگترین مردی را که در این دنیا زیسته است بگوید، این یک دلاری را جایزه می دهم.یک پسر خردسال ایتالیایی گفت: منظورتان میکل آنژ نیست؟

ادامه مطلب ...

حادثه خوب

ای مه محبوب من ای نازنین

حادثه خوب من ای بهترین

سوی تو آیم به شتاب و دوان

خود نظری کن به منِ کمترین




22/7/91

سخن چین

زنی شایعه ای را در مورد همسایه اش مدام تکرار می کرد.ظرف چند روز همه ی محل موضوع را فهمیدند.شخصی که شایعه در مورد او بود،به شدت رنجید.بعدها زنی که آن شایعه را پخش کرده بود،متوجه شد که اشتباه کرده است.او خیلی ناراحت شد و نزد پیر فرزانه ای رفت و از او پرسید برای جبران اشتباهش چه باید بکند.
ادامه مطلب ...

از مزایای فیسبوک

یک زن ایرانی پس از 45 سال خانواده اش را از طریق فیس بوک پیدا کرد.

بدریه یک زن عرب ایرانی از اهالی آبادان است که در دهه هفتاد میلادی با یک مرد فلسیطینی که در این شهر می زیست ازدواج کرد و سپس به همراه وی به فلسطین مهاجرت کرد و به مدت 45 سال از خانواداش دور ماند.

به گزارش العربیه به نقل از سایت فلسطینی "باب الاخبار" بدریه که هم اکنون دهه ششم عمر خود را سپری می کند دارای 6 فرزند و 36 نوه و نتیجه است.

ادامه مطلب ...