سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

علیرضا سلیمانی

علیرضا سلیمانی تنها دارنده مدال طلای جهانی کشتی ایران در سنگین وزن به دیار باقی شتافت. روجش شاد و یادش گرامی

زندگی معجزه است

زندگی معجزه است ...

انگار حتماً باید آسمان به زمین بیاید، باید اتفاق خاصی بیفتد. مثلاً معجزه ای رخ دهد که از زندگی لذت ببریم. گاهی آنقدر در روزمرگی غرق می شویم که فراموش مان می شود ساده ترین داشته های ما شاید آرزوی فرد دیگری باشد.

ما از امر و نهی پدر کلافه باشیم و دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدرش.
ما از باب میل نبودن غذا به جان مادرمان غر بزنیم و دیگری در حسرت صدا کردن نامش و شنیدن جواب.
صدای زنگ تلفن از خواب بعد از ظهر بیدار مان کند و ما از بد خواب شدن بنالیم و دیگری تشنه ی شنیدن صدای آشنا از پشت گوشی تلفن است.
همیشه شاکی هستیم انگار...
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی مان را گردن غروب جمعه می اندازیم.
شاید بهتر باشد گاهی فکر کنیم تمام زندگی مان معجزه است. همین که می خوابیم، بیدار می شویم، نفس می کشیم. همین که خورشید طلوع می کند، مهتاب می تابد، باران بی منت می بارد و هنوز می شود کسی را دوست داشت.
تمام این ها بهانه ی ساده ای است برای یک لبخند
منبع: ایمیل یکی از دوستان

اکنون من دلواپسم!!!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فریدون مجلسی در روزنامه شرق نوشت: بی‌نتیجه‌ماندن مذاکرات هسته‌ای در وین نشان از موفقیت تفکر ماجراجویانه و مخرب و البته افراطی دارد که در هر دور مذاکره زمینه‌های شکست را از قبل فراهم می‌کنند و دقیقا در آستانه و همزمان با مذاکرات اقدامات بازدارنده را آغاز می‌کنند. بی‌حاصل‌ماندن مذاکرات در این مرحله با توجه به امیدهایی که داده شده بود، دلسرد‌کننده بود. البته رقیب می‌داند و خوشحال می‌شود که مذاکرات هسته‌ای بی‌نتیجه بماند! زیرا مردم ایران به همان «کلید» حل بحران رای دادند و اگر آن «کلید» راهگشا نباشد و چالش مهار نشود، ادامه ماموریت دولت متکی بر «کلید» دشوار می‌شود. اکنون من دلواپسم. دلواپس دخالت‌های بیشتر و مستقیم‌تر نیروهای دلواپس که برای خودشان رسالتی فراتر از دلواپسی از رفع مشکلات قایلند. نگاهی به متن قطعنامه تحریم سازمان ملل بیندازید و دست‌کم در آستانه مذاکرات از قدرت‌نمایی‌های خشم‌انگیز خودداری کنید تا تیم مذاکره‌کننده در فشار استدلال‌های آشکار جناحی قرار نگیرد. به‌هرحال، زیانی که ایران از ادامه بحران خواهد دید از هر امتیازی که در مذاکرات داده شود، بیشتر است. هیچ استعمار و استثمار بیگانه‌ای نمی‌توانست اینچنین 700میلیارددلار درآمد نفتی هشت‌ساله را نفله کند، که با ما هرچه کرد آن آشنا کرد!

منبع: http://www.entekhab.ir/fa/news/162011

علی (ع)


علی بن ابی‌طالب، امیرالمؤمنین (ع)، امام اول شیعیان در سیزدهم ماه رجب سال سی‌ عام الفیل (ده سال پیش از بعثت)، در مکه و در خانه خدا (کعبه)، متولّد شد. پدر آن جناب، حضرت ابو طالب عموی پیامبر اسلام (ص) فرزند عبدالمطلب، فرزند هاشم بن عبدمناف، و مادر ایشان، حضرت فاطمه بنت اسد، فرزند هاشم بن عبدمناف بود؛ بنابراین، پدر و مادر حضرت علی (ع) هر دو هاشمی‌اند.

آن حضرت در شش سالگی در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد، بنا به درخواست پیامبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پیامبر (ص) منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد.

امام علی (ع) نخستین کسی بود که به پیامبر (ص) ایمان آورد و همیشه ملازم آن حضرت بود و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد.  آن حضرت در همه جنگ‌ها که پیامبر اکرم (ص) شرکت داشت، حاضر بود، جز جنگ تبوک که به دستور آن حضرت در مدینه ماند. پیامبر (ص)، یگانه دختر محبوب خود فاطمه (س) را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست، او را برادر خود قرار داد.

پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) به امر پروردگار، بارها وی را به عنوان جانشین و وصی خود به مردم معرفی فرمود که مهم‌ترین آن در غدیرخم بود. امام علی (ع) در سن ۳۳ سالگی و بعد از رحلت پیامبر (ص)، امامت امت را عهده‌دار شد، ولی بنیانگذران سقیفه، بیعت خویش با پیامبر(ص) و حضرت(ع) را در روز غدیر خم زیر پا نهاده و مانع از این شدند که ایشان حکومت ظاهری امت را به عهده بگیرد. آن حضرت، پس از 25 سال صبر و سکوت و بعد از کشته شدن عثمان (خلیفه سوم)، با اصرار زیاد مردم، به حکومت ظاهری رسید و نزدیک به پنج سال حکومت کرد. آن حضرت در این دوران با مشکلات و انحرافاتی در امت اسلام مواجه بود که پیامد آن سه جنگ جمل، صفین و نهروان بود که از ناحیه دشمنان آن حضرت بر ایشان تحمیل شد. امام علی (ع)، پس از عمری مجاهدت در راه خدا و تلاش برای اجرای اوامر الهی و تحقّق عدالت، سرانجام در سحرگاه نوزده ماه مبارک رمضان سال چهلم پس از هجرت، در محراب مسجد کوفه به دست یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی، ضربت خورد و در شب 21 همان ماه به شهادت رسید. عمر شریف ایشان هنگام شهادت، ۶۳ سال بود و مرقد مطهر آن حضرت در نجف اشرف واقع در کشور عراق می‌باشد.

چگونگی ولادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) در کعبه

در مورد نحوه ولادت حضرت علی (ع) روایات متعددی با سندهای بسیار، وجود دارد و احادیث در این زمینه متواتر است، به طوری که صدها تن از مورخان، محدثان و سیره نویسان، آن را نقل کرده‌ا‌ند. در این میان مشهور آن است که: «روزى عبّاس بن عبد المطّلب، یزید بن قعنب، گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزّى در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمؤمنین (ع) وارد مسجد شد، در حالی که به حضرت امیرالمؤمنین (ع)، نُه ماه آبستن بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود. پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت: پروردگارا! من به تو و به هر پیامبر و رسولى که فرستاده ‏اى و به هر کتابى که نازل نموده ‏اى، ایمان آورده ‏ام و گفته‏ هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده ‏ام. از تو تقاضا مى‏ کنم به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى‏ گوید و با سخن گفتن خود، مونس من شده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است، این ولادت را بر من آسان کنى.

عباس و یزید بن قعنب گفتند که: چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه خدا شکافته شد، فاطمه از آن شکاف داخل خانه شد و از دیده‏هاى ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم، هرچه سعى کردیم، گشوده نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده است. فاطمه سه روز در داخل کعبه ماند، تا حدّی که اهل مکه در کوچه‏ ها و بازارها این قصّه را نقل مى‏ کردند و زن‌ها در خانه‏ ها این حکایت را یاد کرده و تعجّب مى ‏نمودند.

روز چهارم که فرا رسید، همان قسمت از دیوار کعبه که شکافته شده بود، دیگرباره شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد در حالی که فرزند خود، علىّ بن ابى‌طالب (ع) را در دست داشت، ‏گفت: اى مردم! به درستى که‏ حقّ تعالى مرا از میان خلق خود برگزید و بر زنان برگزیده‌ا‌ی که پیش از من بوده ‏اند، فضیلت داد؛ زیرا خداوند، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) را برگزید و او پروردگار را پنهانی و در موضعى (خانه فرعون) که عبادت در آنجا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت، عبادت کرد، و مریم دختر عمران را برگزید و ولادت حضرت عیسى (ع) را بر او آسان گردانید و در بیابان، درخت خشک را جنبانید و رطب تازه از براى او از آن درخت فرو ریخت. حقّ تعالى مرا بر آن دو و همچنین بر جمیع زنان عالمیان که پیش از من گذشته ‏اند، برترى داد؛ زیرا که من فرزندى آورده‏ ام در میان خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوه‏ ها و طعام‌هاى بهشت تناول کردم و چون خواستم که بیرون آیم در هنگامى که فرزند برگزیده من بر روى دست من بود، هاتفى از غیب مرا ندا کرد که: «اى فاطمه نوزادت را «على» نام بگذار؛ زیرا او بلند مرتبه است، خداوند على اعلى مى ‏فرماید: من نام او را از نام خود اقتباس نموده و به ادب و اخلاق خود او را پرورش داده‏ و او را بر اسرار علم خود توانا ساختم. اوست که در خانه‏ ام بت‌ها را شکسته و در بام خانه‏ ام اذان می‌گوید و مرا به پاکى و بزرگوارى یاد نماید. خوشا به حال کسى که او را دوست بدارد و واى بر آن کس که او را دشمن داشته و بر او کینه ورزد و فرمانش نبرد».

ولادت در کعبه، منحصر به امام علی (ع) است

مشهور و معروف است که امام على (ع) در درون خانه کعبه به دنیا آمد و خداوند متعال این فضیلت را به آن حضرت اختصاص داده، به نحوی که نه پیش از او و نه پس از او، کسى در داخل کعبه به دنیا نیامده است. این نحوه ولادت در حقیقت از کرامات امیرالمؤمنین (ع) محسوب شده و از جایگاه ویژۀ آن حضرت در نزد خداوند سبحان و در عالم هستی و در بین اهل بیت (علیهم السلام) خبر می‌دهد.

بزرگانی از اهل سنت و شیعه به جریان ولادت امام علی (ع) در داخل کعبه اشاره نمودند که به برخی از آن اشاره می کنیم.

۱- عالم مشهور اهل سنت، حاکم نیشابورى در این باره ادعای تواتر نموده ‌است:

«اخبار متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (کرّم اللّه وجهه) را در درون خانه کعبه به دنیا آورد».

۲- حافظ کنجی از علمای اهل سنت (م ۶۵۸ ق) می‌گوید: «امیر مؤمنان (ع) شب جمعه سیزده رجب، سال  سی ام بعد از واقعه عام الفیل در داخل خانه خدا به دنیا آمد. کسی پیش از آن حضرت و بعد از آن، در داخل کعبه به دنیا نیامده است و این، از فضایل اختصاصی آن حضرت است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است».

۳- ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ق) در الفصول المهمة نیز قریب به همین عبارات را آورده است.

۴- شهاب الدین آلوسی صاحب تفسیر کبیر در شرح سخن عبدالبافی افندی عمری بعد از شعر مؤلّف کتاب که گفته است: «أنت العلی الذی فوق العلى رفعا * ببطن مکة عند البیت إذ وضعا»، می‌گوید: «این که حضرت امیر (کرم الله وجهه) در خانه خدا به دنیا آمده، شهرت جهانی دارد و در کتب فریقین سنی و شیعی ذکر شده … و درباره کسی نشنیدیم که او هم در کعبه به دنیا آمده باشد، آن چنان که درباره حضرت (کرم الله وجهه) ذکر شده، و چه افتخاری برای امام أئمّه است که در جایی که قبله مؤمنان است به دنیا آمده باشد؟ پاک و منزه است خداوندی که أشیاء را در مکان مناسبش می گذارد».

۵- شیخ مفید در این رابطه می گوید: «غیر از امام علی (ع)، هیچ مولودی چه پیش از او و چه پس از او در خانه خدا (کعبه) زاییده نشده است و این به جهت اکرام و تجلیل از عظمت مقام آن حضرت از جانب خداوند متعال بوده است».

اما عده‌ای برای این که از منزلت ولادت امام علی (ع) در خانۀ کعبه کاسته و در این فضیلت براى ایشان رقیب‏ تراشى کنند، با نادیده گرفتن تصریح مورّخان و راویان حدیث، ضمن ثبت این فضیلت براى دیگرى، در اختصاص آن به امام على (ع) تشکیک کرده و گفته‌اند: این از مختصّات و ویژگی‌های علی (ع) نبوده است، بلکه دیگران؛ مثل «حکیم بن حزام بن خویلد» نیز در این امر با ایشان شریک هستند. به عنوان نمونه، گفته شده: «حکیم‏ بن‏ حزام‏ در درون خانه کعبه به دنیا آمد».

«دیار بکرى» کوشیده‏ است با این احتمال که هر دو در کعبه متولد شده باشند، بین دو گروه صلح برقرار کن!

در پاسخ به این اشکال باید گفت:

۱- با توجّه به آنچه که از تصریح مورّخان و محدّثان ذکر شد، چگونه چنین ادعایی قابل پذیرش است؟ شمار انبوهى از دانشمندان و راویان بر این نکته تأکید کرده‌اند که ولادت در کعبه اختصاص به امیرالمؤمنین علی (ع) دارد، شاعران درباره آن شعر سروده ‏اند و این مطلب نه تنها در کتاب‏هاى شیعه بلکه در کتاب‌های اهل سنّت نیز آمده است. مگر نه این است که حاکم نیشابورى به تواتر این خبر، تصریح کرده است؟ حکیم نیشابوری از علمای اهل سنت در باب مناقب «حکیم بن حزام» درباره روایت «مصعب بن عبدالله» که گفت: «همانا مادر حکیم بود که دیوار کعبه برای او شکافته شد و حکیم در آن متولد شد و نه قبل و نه بعد از او کسی در کعبه متولد نشد»، می­ گوید: «مصعب دچار توهّم شده، به تحقیق اخبار متواتر زیادی وجود دارد که ثابت می­ کند که همانا فاطمه بنت اسد، امیرالمؤمنین علی (ع را در کعبه به دنیا آورد».

۲- علاوه بر این اصولا سند مربوط به تولّد حکیم بن حزام در کعبه مورد تردید است، تا چه رسد که متواتر باشد؟

۳- شاید ثبت این فضیلت براى حکیم بن حزام بدین خاطر بود که زبیریان به او علاقه‏مند بودند؛ زیرا او پسر عموى زبیر است. حکیم بن حزام بن خویلد بن اسد بن عبد العزّى، چنان که نسب زبیریان هم به اسد بن عبد العزّى مى ‏رسد. هر چند فضایلی برای حکیم ذکر می کنند، ولی او در سال فتح مکّه ایمان آورد و بر این تأخیر خود تأسف می خورد. او از کسانى است که رسول خدا (ص) با پرداخت غنایم حنین، دل او را به دست آورد. او در عهد رسول خدا (ص) محتکر طعام بود. مطابق نقل مامقانى از طبرى، حکیم شدیدا طرفدار عثمان بود و از على (ع) فاصله گرفت و در هیچ یک از جنگ‏ها با او شرکت نکرد.

بنابراین طبیعى است که مصعب بن عبد اللّه، و زبیر بن بکّار (از راویان این حدیث) که بى ‏تردید از هواداران زبیر بودند، بر خلاف اخبار متواتر و تصریح مورّخان و محدّثان بر ولادت على (ع) در درون کعبه و این که احدى قبل و بعد از او در آنجا متولد نشده؛ روایت کنند که جز حکیم بن حزام احدى در درون کعبه به دنیا نیامده است!

۴«علامه امینی» درباره ولادت امام علی (علیه السلام) در کعبه می­گوید: «این حقیقتی آشکار است که شیعه و سنی در اثبات آن متفق هستند و احادیث آن متواتر و کتاب‌ها از آن لبریز است، پس ما از داد و فریاد یاوه سرایان و سخن گویان بى‏هدف، بعد از تصریح جمع زیادى از بزرگان شیعه و سنّى بر تواتر اتفاق این حادثه تاریخى، باکى نداریم».[۲۷] وی سپس نام تعداد زیادی از علمای اهل سنت و شیعه را که به این مطلب تصریح کرده اند ذکر می کند.


داستان شمشیر ذوالفقار علی(ع)

«ذوالفقار» به فتح فا و کسر آن، اسم شمشیر رسول الله(ص) است.‏ در وجه تسمیه این شمشیر گفته‏ اند: پشت آن خارهای پست و بلندی مانند ستون فقرات آدمی داشته است.

ماجرای ذوالفقار، از یکی از جنگ های صدر اسلام نشأت می گیرد. جنگ احد یکی از سخت ترین جنگ های صدر اسلام است. در این جنگ خطرناک، آن که بیش از همه فداکارى مى‏ کرد و هر حمله‏ اى که از جانب دشمن به پیغمبر مى‏ شد دفع مى ‏نمود، على ابن ابى طالب (ع) بود.

على (ع) با کمال رشادت مى‏ جنگید، تا اینکه شمشیرش شکست، پیغمبر (ص) شمشیر خود را که موسوم به «ذو الفقار» بود، به امام على(ع) داد. سرانجام پیغمبر (ص) در جایى سنگر گرفت، و امام على (ع) هم چنان از او دفاع مى ‏کرد، تا آنکه طبق نقل بعضى از مورخان بیش از شصت زخم به سر، صورت و بدن او وارد آمد، و در همین موقع بود که پیک وحى به پیامبر (ع)عرضه داشت: اى محمد! معناى مواسات همین است، پیغمبر فرمود: "على (ع) از من است و من از او هستم” و جبرئیل افزود: و من هم از هر دو شما.

امام صادق (ع) در حدیثی می فرماید: "چون زمان قبض روح پیامبر رسید، علم و سلاح اش را به علی (ع) داد. در حدیث دیگر، امام صادق (ع) می فرماید: "نزد من، انگشتر و زره و شمشیر و پرچم رسول خدا است” و امام رضا (ع) دربارۀ ذوالفقار می فرماید:” ذوالفقار اکنون پیش من است”. در روایتی دیگر از امام صادق (ع) نقل شده است: « و شمشیر آن حضرت هنگام ظهور، همان شمشیر پیامبر «ذوالفقار» است».

بنابر روایات، ذوالفقار جزء وسایل مخصوصی است که از پیامبر(ص) به دیگر امامان -به ترتیب- به ارث رسیده است و امروز این شمشیر پر برکت، در دست امام عصر (عج) است.

منبع:

http://www.entekhab.ir/fa/news/161165

میلاد با سعادت مولود کعبه و مولای متقیان و همچنین روز پدر مبارک باد.

کجایی؟؟؟ دلواپسم!


در ادامه مطلبی که روزنامه ابتکار روز یکشنبه با عنوان «حرف سیاسی نمی زنم آقا! من واقعا دلواپسم!» به قلم «امیر فضل الهی» چاپ کرد آمده است: جان مادرتان! اصلا بیاین کنسرت های قانونی را تعطیل کنید،نه اصلا بیایین خودتون آهنگسازی کنین، مثل همین کنسرت چند روز پیش تو شهر یزد که خوشبختانه به موقع احساس کردین که گروه، خواننده نمی خواد.

گفتین که خود سازها با مخاطبان حرف می زنن و ریختین داخل سالن و گفتین که آقا بدون خواننده بزن ما هم می... می شنویم ،بعد دیدین که اینایی که بلیت خریدن و اومدن تو سالن نشستن مثل کاربران «واتس آپ» بی دین تر از این هستن که فقط با ساز کارشون راه بیفته، خواننده هم می خوان، گفتین آقا جمع کنین. برین خونه ها تون!
 

ادامه مطلب ...

گویا "حسن" مزاحم کسب کسی شده!



این چند روز کشمکش و گیر، مد شده
"دلواپسی" به طرز فراگیر، مد شده
گویا "حسن" مزاحم کسب کسی شده
در یک گروه باعث "دلواپسی" شده
دلواپس حساب و کتابند عده‌ای
دلواپسانِ پشت نقابند، عده‌ای
تحریم نیست تا دو قران کاسبی کنند
بایست فکر کاسبی جانبی کنند

  ادامه مطلب ...

اظهار نظر

عبارات من نمی‌دانم، من اطلاع ندارم، من به اندازه کافی اطلاع ندارم، من مطمئن نیستم، من باید سئوال کنم، من باید فکر کنم، من شک دارم، من در این باره مطالعه نکرده‌ام، من این شخص را فقط یک بار دیده‌ام و نمی‌توانم در مورد او قضاوت کنم، من در مورد این فرد اطلاعات کافی ندارم، اجازه دهید من در این رابطه سکوت کنم، فردا پس از مطمئن شدن به شما خبر می‌دهم، هنوز این مساله برای من پخته و سنجیده نیست و مشابه این عبارات در ادبیات عمومی ما، بسیار ضعیف است.
 
ادامه مطلب ...