سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

ساقی سیمین بدن

با ساقی سیمین بدن
در پای گل ساغر بزن 
سنبل  بچین
سوسن ببین در سایه بنشین
  
بر روی ما خندد ‌جهان
ای نازنین ای مهربان
در پای گل پر کن
ز می جام بلوری

همه جا بانگ نای و دف
سمن و لاله هر طرف 
زده گل چتر آتشین
به سر یاس و یاسمین

بیا ببین که این جهان
بار دیگر جوان شده
زمین ز گل چو آسمان
جای  ستارگان شده
بنگر به ساغر و سبو
به ساقی سپیده رو
که روی سبزه چیده
به ضرب سنبل و سمن 
بساط سین در این چمن
 به هفتمین رسیده

این  هفت سین
تو را همیشه  در کنار باد
بیا که شور تازه دارم
دل مهربان من
بیا که غرق شادمانی
شده جسم و جان من

سیمین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد