سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

ماجرای کدورت بین ابتهاج و شهریار چه بود؟/ روایت «سایه» از شعری که شهریار برای او سرود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رابطه‌ی هوشنگ ابتهاج و شهریار، رابطه‌ای عجیب و منحصر به فرد است که روایت‌های جالبی پیرامون آن شکل گرفته است.

هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) از اواخر دهه ۲۰ با شهریار آشنا شد. او نخست هر هفته روزهای شنبه به دیدار شهریار میرفت اما کم کم فاصله این دیدارها کوتاه و کوتاهتر شد تا این که به هر روز رسید. ابتهاج سالها هر روز ساعت دو و نیم بعدازظهر به خانه شهریار میرفت و تا نیمه شب در کنار او میماند. 

اما ماجرای برخورد تلخ شهریار با ابتهاج در یکی از این دیدارها و آسیبی که هر دوی آنها از این اتفاق میبینند ماجرای جالبی است که خواندن آن خالی از لطف نیست. 

سایه در کتاب «پیر پرنیاناندیش که حاصل گفتوگوی بلند میلاد عظیمی و همسرش با ابتهاج است این ماجرا را چنین روایت کرده است: 

«دوستی من با شهریار در حد دوستی نبود، عشق هم اگر بگیم، کمه… واقعا هم اون نسبت به من و هم من نسبت به او چنین احساسی داشتیم، ولی حالا که نگاه میکنم میبینم که من خیلی صادقانهتر و بیغل و غشتر اونو دوست داشتم، بیهیچ توقعی اونو دوست داشتم.

حزنی در نگاهش مینشیند.

 

ادامه مطلب ...

کلاهبرداری به نام هتل اهورا

مدتی پیش (اواخر سال پیش) خانمی با اینجانب تماس گرفت و برای هتل اهورا که بعدا متوجه شدم هتل نیست و متل می باشد، بازاریابی کرد. پس از آن کارتی اعتباری برایم فرستاد که مبلغ آنرا دریافت کرد. بعد از عید می خواستم برای اوایل خرداد جا رزرو کنم که گفتند 2 هفته زودتر از تاریخ فوق باید تماس بگیرم. حدودا نیمه اردیبهشت با ایشان تماس گرفتم فرمودند تا آخر تیر رزرو شده ست!!!؟

 

ادامه مطلب ...

نام «هات داگ» چطور انتخاب شد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بحث بر سر نام «هات داگ» و اینکه چگونه این نام برای این غذا انتخاب شده بسیار زیاد است .

«جوان و تاریخ» نوشت: نام دیگر هات‌داگ، «فرانکفورتر» است که آن را از نام شهر فرانکفورت در کشور آلمان برداشت کرده‌اند؛ چراکه این غذا ابتدا در آنجا طبخ می‌شد و مورد استفاده قرار می‌گرفت.از آنجا که آلمانی‌ها در تاریخ خود همیشه متهم به استفاده از گوشت سگ به عنوان غذا بودند، این نام هم احتمالاً کنایه‌ای تاریخی به آلمان‌ها برای ساختن این سوسیس‌ها از گوشت این حیوانات بود.تا قبل از جنگ جهانی اول، به هات داگ، فرانکفورتر می‌گفتند؛ اما با آغاز جنگ، به دلیل عواطف ضد آلمانی، برای کنایه به آنها نام این غذا به هات داگ تغییر داده شد.تقریباً پس از پایان جنگ بود که این نام رواج پیدا کرد و دیگر همگان از آن استفاده می‌کردند. هات داگ به شکل امروزی آن در حدود سال 1860 و در ایالات متحده آمریکا پخته شد اما همچنان اصالت آلمانی خود را حفظ کرد.

اینهمه عکس ِ تو را مثل ِ "مونالیزا" کشیدم

هیچ هم زیبا نبودی، من تو را زیبا کشیدم
بی جهت اغراق کردم، دلبر و رعنا کشیدم

از "لئوناردو داوینچی" عذرخاهی میکنم که
اینهمه عکس ِ تو را مثل ِ "مونالیزا" کشیدم
  ادامه مطلب ...

طنز / سازم کوک نیست

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
میلاد خوشخو در افتاب یزد نوشت: من که پول رفتن به استانبول را نداشتم آقای رییس جمهور. اما وقتی دیدم گاهی برایمان شرح فتوحات و آلام می‌دهید، گفتم دستم آویزان دامن‌تان باشد بلکه مقدرات‌مان برگشته و خوشمزه جلوه کند.یادتان می‌آید روز انتخابات وقتی همه فکر می‌کردند شوت شما به سمت دروازه حریفان به تیرک عمودی برخورد کرده و در برگشت مجدد شانس گل زدن دارید، چه اتفاقی رخ داد؟ بله... خوب به خاطر دارید که ضربه تماشایی شما با سایش به سر یکی از عارفان میدان، مماس با تیرک وارد دروازه شد تا همه انگشت به دهان بمانند. هرچند که بعضی‌ها گل را به نام آن بازیکن عارف ثبت کردند، اما لطفا فراموش نکنید ما هم این وسط یک حرکت بدون توپ ریز داشتیم که فضا را برای شما باز کرد. این که می‌گویم حرکت بدون توپ ریز، یعنی واقعا ریز. چون ما مثل طرفداران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شما بیشمار نبودیم که حالا امروز بعد از پیروزی، لاف و رجز پسا ظفر برایتان تکه پاره کنیم. نخیر! ما فقط چند نفر بودیم که برای شنیدن دوباره آواز شجریان، هم قسم شدیم تا بار دیگر روی آن برگه سفید اسمی بنویسیم و به همان جعبه چوبی که هنوز شیشه‌ای نشده بیندازیمش. اسم شما را آقای رییس جمهور!
 
ادامه مطلب ...

شعر علی معلم برای شجریان

دعای راوی ردیف
هزار امت شریف

چشم ما از شفات روشن باد
خوب را زخم چشم بد مرساد
  ادامه مطلب ...

یادگار ناظم های قدیمی برای مجلس: حجاب، ماهواره، مجازات و دیگر هیچ

عصر ایران؛ جعفر محمدی - ناظم های مدرسه برای افرادی که امروز در سنین بالای 30 سال هستند، معنا و خاطرات خاصی را تداعی می کنند.
بر خلاف این سال ها که نظام آموزشی بر حفظ احترام دانش آموز و مواردی مانند عدم تنبیه بدنی تأکید دارد، ناظم های قدیمی، به سبک مألوف آن سال ها ، همواره با چوب یا حتی تکه شیلنگی در دست به میان دانش آموزان می آمدند و کوچک ترین تخلفی - که حتی می توانست دویدن در حیاط مدرسه در زنگ های تفریح یا خندیدن و حرف زدن در سر صف باشد - را با برخورد فیزیکی پاسخ می دادند.
  ادامه مطلب ...