سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

طنز : انتصاب بجا و شایسته‌ بنر در کشور!


آیدین سیار سریع در روزنامه قانون نوشت:
 
من نمی‌دانم چرا نحوه برخورد ما ایرانی‌ها با یک تکنولوژی یا امکانات جدیدی که در اختیارمان قرار می‌گیرد اینطوری است. اول استقبال می‌کنیم. بعد که شروع می‌کنیم به استفاده، مگر ول می‌کنیم؟ حاشا و کلا! تا مورد مذکور را به ابتذال نکشانیم و مسخره قضیه را در نیاوریم از پا نمی‌نشینیم.

در واقع مراحل برخورد ما با ابزار جدید به این ترتیب است: 1) استقبال و اظهار عشق به وسیله 2) استفاده کردن از وسیله و 3) به گند کشاندن قضیه و وسیله با هم 4) اعلام نفرت و بیزاری از وسیله ...  حالا مثال برای این گفته‌ها فراوان است.

مثلا همین وایبر خدابیامرز. کف و خون بالا می‌آوردیم آن قدر استفاده می‌کردیم. یکی از دوستان من به دلیل استفاده بیش از حد از وایبر به حالت از خودبیگانگی رسیده بود. صدایش که می‌کردیم اصغر! عصبانی می‌شد و می‌گفت چند بار بگم من اصغر نیستم، استیکر سوسیسم!؟ بسیار زندگی‌ها به خاطر همین وایبر از هم پاشیده شد، امراض روحی و روانی و مزاحمت و سوءاستفاده و به استیصال رسیدن از اضافه شدن بدون اجازه به گروه‌های عجیب (انجمن عاشقان فاطماگل، درمان سرطان با خارشتر، جمع اسکلای وایبر!) گوشه‌ای از مشکلاتی بود که ما برای وایبر درست کرده بودیم!

اما آیا این مشکلات بود که ما را از وایبر به تلگرام کوچ داد؟ خیر. فیلتر (کُند!؟) شد که رفتیم تلگرام.

با لب و لوچه‌ای آویزان و چشمانی مشتاق تلگرام را یک گوشه تنها گیر آوردیم و با تلاش شبانه روزی و همت مردم عزیز فعلا در تلاشیم تا ایشان را هم به درجه پیشرفته «خز» ارتقا دهیم. فعلا که مسئولان خط و نشان کشیده‌اند که چون استیکرهای غیراخلاقی ساخته می‌شود در تلاشند تا تلگرام را هم فیلتر کنند و معلوم نیست سرنوشت آن چه می‌شود. ولی همه این‌ها را گفتم تا به مد شدن نصب بنر اشاره کنم. (یکی نیست بگه آزار داری اصل حرفت رو آخر می‌زنی؟) واقعا این همه بنر در شهرها چه لزومی دارد؟ ما مسخره بنر زدن را هم درآورده‌ایم. طرف میره سفر بنر می‌زنیم، از سفر بر می‌گرده بنر می‌زنیم. می‌میره بنر می‌زنیم. مورد داشتیم فامیلش تو بخش بایگانی یکی از ادارات استخدام شده بنر زده انتصاب به جا و شایسته شما را به سمت مدیریت امور بایگانی اداره فلان که نشان از لیاقت و شایستگی شما دارد تبریک عرض می‌کنیم.
 
ادامه مطلب ...

یادداشت زیباکلام درباره مایلی‌کهن

صادق زیباکلام یادداشتی کوتاهی را درباره بازداشت محمد مایلی‌کهن در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده است.

به گزارش ایسنا به نقل از خبر امروز، در این یادداشت آمده است: «من زیاد ورزش و فوتبال را دنبال نمی‌کنم اما تصورم بر این است سوژه این روزهای ورزش و فوتبال صدور حکم زندان برای محمد مایلی‌کهن است. سرمربی سابق تیم ملی کشورمان از دروازه فراخ خبرسازی و خبررسانی ورزش و فوتبال ایران نهایت بهره را می‌برد؛ آن‌قدر که نه‌تنها از اقدام خود ناراحت نیست بلکه با مظلوم‌نمایی در رسانه‌ها با افتخار از زندان رفتن و انتشار کتاب خاطراتش می‌گوید.

سوال من از او این است؛ برای 4 ماه می‌خواهی خاطره‌نگاری کنی؟ مگر 40 ماه یا 40 ‌سال زندانی خواهی بود؟ باید پرسید تو که می‌خواهی در 4 ماه خاطره‌نگاری کنی در 50 ‌سال گذشته‌ زندگی‌ات، یک خط نوشته‌ای؟ در 4 ماه می‌خواهی تولستوی بشوی یا داستایوفسکی؟!

اینها صداقت نیست. او فکر می‌کند با زندان رفتنش قهرمان می‌شود. اصولاً در همه‌جای دنیا نگاه مردم به زندانی‌هایی از این دست، نگاه مظلومانه است. مردم که نمی‌روند پرونده مایلی‌کهن را مطالعه کنند. آنها که نمی‌دانند قاضی چرا و به استناد کدام بخش از قانون برای او 4 ماه حبس بریده است.

افکار عمومی حساس است و احساساتش جریحه‌دار می‌شود. مایلی‌کهن هم روی این بخش از احساسات مردم حساب باز کرده!

ما که در مقام قضاوت نیستیم اما می‌توانیم ابعاد این ادعا را بررسی کنیم. دو حالت دارد؛ یا او طبق ادعای خودش بی‌گناه است و به زندان می‌رود یا این‌که حقش بوده و چه‌بسا 4 ماه حبس هم برای جرم او کم بوده است. در این حالت هم با استناد به همان بخشی که گفتم مردم احساساتی هستند و نگاهشان به این بخش از افراد نگاه مظلومانه است و دلشان برای او می‌سوزد. در این حالت هم باز مایلی‌کهن با 4 ماه حبس که با یک چشم بر هم زدن به پایان می‌رسد، برای خودش حساسیت و توجه خریده است.»

منبع: http://www.asriran.com/fa/news/365835/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%87%D9%86