سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

حکایت بطری

 یک روز صبح همراه با یک دوست آرژانتینی در صحرای موجاوه قدم می‌زدیم، که چیزی را دیدیم که درافق می‌درخشید؛ هرچندقصدداشتیم به یک دره برویم، مسیرمان را عوض کردیم تا ببینیم آن درخشش ازچیست. تقریبا"یک

ادامه مطلب ...

ماهی تابه

روزی مردی در جاده مشغول تعمیر خودروی خود بود که ناگهان ماهیگیری که پشت سر هم ماهی می گرفت توجه او را به خود جلب کرد. مرد متوجه شد که ماهیگیر ماهی های کوچک را نگه می دارد و مـــاهی های بزرگ را در آب می اندازد. بالاخره کنجکاوی به او غالب شد. از ماهیگیر پــرسید که چـــرا ماهی های کوچــک را نــــگه می دارد و ماهـــی های بــزرگ را در آب می اندازد؟

مرد ماهیگیر پاسخ داد:

_ واقعاً دلم نمی خواهد چنین کاری بکنم ولی چاره ای ندارم زیرا ماهی تابه ی من کوچک است.

از اشتباهات درس بیاموزیم

داستان معروفی از تام واتسون، بنیان گذار شرکت «آی . بی . ام» نقل می‌کنند که یکی از کارکنانش اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد. این کارمند به دفتر واتسون احضار شد و پس از ورود گفت: «تصور می‌کنم باید از شرکت استعفا دهم». تام واتسون گفت: «شوخی می‌کنید ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش شما پول دادیم».  

ظرف شما چقدر است؟

  اگر فنجان کوچک زیر باران نگاه دارید به اندازه ی همان

فنـــجان به شمــا می رسد. اگر کاسه بزرگی نگاه دارید به

همان اندازه در آن آب جمع می شود.چه ظرفی در زیر

باران رحمت الهی قرار داده اید ؟

 

 

                                                                                            «جان راجر»                                           

 

پیشرفت فوتبالی

تیم ملی فوتبال ما باز هم باخت و اینبار به قطر. قرار انشاءالله به زودی به مالدیو و گوام و جزایر موریس هم می‌بازیم. یادش به خیر ۴ سال پیش که تیم یک بازی مانده به پایان بازی های مقدماتی صعودشو قطعی کرد، آقایون فرمودند که دیگه جام جهانی رفتن که دیگه کاری نداره. حالا باید به صعود از گروه فکر کنیم و چهار سال دیگه (یعنی سال ۲۰۱۰) باید جزء ۴ تیم اول جهان قرار بگیریم. البته فکر می‌کنم آقایون به این وعده شون تا پایان جام جهانی عمل کنند فقط باید لیست اعلام از سوی فیفا رو سر و ته کنیم که کار چندان مشکلی نیست.  

خوب دیگه پیشرفت به این می‌گن دیگه مگه نه؟!!!!

ادامه مطلب ...

شیطان

امروز ظهرشیطان را دیدم. نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمی‌داشت گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده‌ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند... شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده‌ام پیش از موعد.
گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می‌زنی؟
ادامه مطلب ...

عاشورا

بودیم و کاری نکردیم، جز سوگواری نکردیم 

هیهات با شیعیانت، این نوحه‌خوانان چه کردند؟! 

------------------------------------------------ 

(هل من ناصر ینصرنی) ات را  

چه کسی  

برای  

دهل‌های یاماها 

طبل‌های ژاپنی و 

شمشیرهای سامورایی و  

سازها و جازهای مدرن 

ترجمه کرده است 

------------------------------------------------ 

این روزها  

بچه‌ها  

چشم‌هایشان را  

و جوان‌ها 

دلشان را 

به هیئت می‌برند 

 اغلب 

سرهامان را 

در خانه 

فراموش می‌کنیم 

--------------------------------------------------------- 

سید ضیاءالدین شفیعی - روزنامه همشهری شماره ۵۰۱۷