سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

محرم

محرم آمد و باز در اندیشه حسین و فرزندانش، حسین و یارانش، حسین و قیامش، حسین و پیامش و حسین و فلسفه شهادتش سر در گریبان برده‌ام. 

خدایا هر چه فکر می‌کنم می‌بینم که فرزند پیامبرت قیام نکرد تا عده‌ای به بهانه سوگواری برایش گذران زندگی نمایند و برخی چنان درآمدی از این راه داشته باشند که تمام سال را لحظه شماری کنند برای دهه اول محرم.  

آیا حسین شهید شد تا سوگوارانش در هیئت‌هایی کارناوال وار و بعضا با انجام حرکاتی شنیع و دور از انسانیت مانند قمه زدن برای بچه های کوچک، خود را و امام خود را مضحکه جهانیان کنند. 

آیا شهادت حسین برای اقامه نماز (نمازی که بازدارنده از زشتی و گناه باشد نه نماز خنثی) کشته شد یا برای ... 

آیا حسین در آخرین وصایای خود، خلایق را به دینداری ظاهری دعوت کرد یا فرمود اگر دین ندارید لااقل آزاذه باشید؟ 

آیا قیام حسین جز برای نشان دادن نحوه برخورد با ظالمین و ستمکاران بود؟

یا حسین مرا ببخش که از تاسوعا و عاشورا فقط مشکی پوشیدن و هیئت رفتن و زنجیر زدن و ... و نذری دادن را می شناسیم و نفهمیدم که تو برای آزاذی، انسانیت و عدالت قیام کردی.

یا حسین مرا ببخش که فقط به فکر نذری دادن روز عاشورا بودم و همسایه دیوار به دیوارم را که تمام سال فرزندانش سر گزسنه به بالین می گذلرند را فراموش کردم.

یا حسین مرا ببخش که عمری دستانم را با تمام قوا ذر عزایت به سینه کوبیدم ولی دست هیچ افتاده ای را نگرفتم.

یا حسین ایمان دارم که زنده نگهداشتن نامت و فلسفه جهادت چراغی است برای هدایت آیندگان، ولی مرا ببخش که به خیال زنده نگه داشن نامت، فلسفه جهادت را زیر عزاداری پر زرق و برق خود پنهان نمودم و اینک جوانان نسل امروز کشورم از تو ای عزیز فقط خیابان گردی شبانه با دوستان و خوردن غذای نذری و شمع روشن کردن شام عاشورا در میدان محسنی را می شناسند.

یا حسین ...