سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

خود را ،فراتر از سبلان فرض کرده‌اند

ما را همیشه برگ خزان فرض کرده‌اند
در زیر پای رهگذران فرض کرده‌اند

چون ابرهای کاغذی آسمان شهر
در دست بادها ،نگران فرض کرده‌اند
  ادامه مطلب ...