سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

فریادرس

دیگر به گمانم که کسی یار کسی نیست 

در این شب تاریک که فریاد رسی نیست 

 

 

 

اشک نا پیدا

چون عزم رفتن می‌کنی در چشم غمگینم نگر 

اندوه پیدا را ببین در اشک نا پیدای من 

 

 

مهدی سهیلی

شرح هجر یار

صفحه ای که در آن شرح هجر یار نویسم 

ز گریه شسته شود گر هزار بار نویسم 

امان نمی دهدم گریه آنقدر که پیاپی 

به خاک پای تو از چشم اشکبار نویسم 

 

محتشم کاشانی

کوی دلبر

دلبرا دیدار کویت هم مرا دیوانه کرد 

خود نمی‌دانم اگر بینم تو را چون می‌شوم؟

ضامن آهو

کاش آهو می‌شدم در پهنه دشت وصال 

تا مرا ضامن شوی ای رادمرد بی‌مثال 

دیده من تشنه بر آن چشمه لطف مدام 

بر سر و جانم بتاب ای آفتاب لایزال

امام رضا

پادشاه ملک ایران سرور اهل یقین 

فاتح فلب هزاران مردم ایران زمین 

یک نظر بر زائر کویت نما ای شاه من 

گریه‌های این گدای درگهت را هم ببین 

 

 

 

 

ولادت امام رضا مبارک باد

امام رضا

یا رضا یکدم نظر بر ما نما 

یک نظر بر عاشق تنها نما 

جز تو ما را نیست حامی ای عزیز 

لطف حق را بهترین معنا نما