صفحه ای که در آن شرح هجر یار نویسم
ز گریه شسته شود گر هزار بار نویسم
امان نمی دهدم گریه آنقدر که پیاپی
به خاک پای تو از چشم اشکبار نویسم
محتشم کاشانی
کاش آهو میشدم در پهنه دشت وصال
تا مرا ضامن شوی ای رادمرد بیمثال
دیده من تشنه بر آن چشمه لطف مدام
بر سر و جانم بتاب ای آفتاب لایزال
پادشاه ملک ایران سرور اهل یقین
فاتح فلب هزاران مردم ایران زمین
یک نظر بر زائر کویت نما ای شاه من
گریههای این گدای درگهت را هم ببین
ولادت امام رضا مبارک باد
یا رضا یکدم نظر بر ما نما
یک نظر بر عاشق تنها نما
جز تو ما را نیست حامی ای عزیز
لطف حق را بهترین معنا نما