سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

نامزد من کو؟!


خوشبختانه در برهه حساس کنونی جوّ مهر و محبت در جامعه پراکنده شده و همه حالت عشق و ازدواج به خودشان گرفته‌اند.

همه افتاده‌اند پی نامزدبازی و احوالات جوانی یادشان افتاده. فقط حیف که این همه عشق به وصل منجر نمی‌شود. لذا این روزها به هر کسی که می‌رسی  یک جمله را تکرار می‌کند: «نامزد من کو؟!»



شهرام شکیبا


منبع: http://www.entekhab.ir/fa/news/112677

سئوال


در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس میپرسد: «فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»
ماکس جواب می دهد: «چرا از کشیش نمی پرسی؟»
جک نزد کشیش می رود و می پرسد: «جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم.»
کشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.»
جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.

ادامه مطلب ...

واکنش ها به محصول مشترک 5 کمپانی خودرو سازی


عصرایران - «فرورتیش رضوانیه»، در سایت اتوبوس دات‌کام نوشت: 
  
پنج کمپانی «BMW»، «GM»، «TOYOTA»، «Audi» و «VOLVO» با یکدیگر قرار گذاشتند تا یک اتومبیل را به عنوان محصول مشترک طراحی و سپس تولید و وارد بازار فروش کنند. هیچ کسی از جزئیات این اتومبیل جدید خبر نداشت و رسانه‌های کشورهای مختلف در مقابل این خبر هر یک واکنشی متفاوت از خود نشان داده و پرسشی را مطرح کردند.

ادامه مطلب ...

پدر بزرگ قمار باز

 مامور اداره مالیات (آی آر اس) تصمیم میگرد تا پدر بزرگ پیری را حسابرسی بکند و اورا با فرستاده احضاریه ای به اداره مالیات فرامی خواند. حسابرس اداره مالیات شگفت زده می شود                                                     هنگامی که می بیند پدربزرگ همراه وکیلش به اداره آمدند. حسابرس می گوید: «خوب آقا؛ شما زندگی بسیار لوکس وفوق العاده ای دارید     ولی شغل تمام وقتی هم ندارید، که می تواند گویای این باشد که شما میگویید ازراه قمار این پولهارا بدست می آورید.  خاطرجمع نیستم اداره مالیات این موضوع را باور دارد.

ادامه مطلب ...

همه تقصیر کراوات من است!

مدعی دید کراواتم و غرید چو شیر

گفت این چیست که بر گردن توست ای اکبیر؟

گفتمش چاکرتم، نوکرتم، سخت مگیر!

می‌کنم پیش تو اقرار که دارم تقصیر

کانچه اسباب گرفتاری هر مرد و زن است

همه تقصیر کراوات من است!


لکه غرب به دامان شما اصلا نیست

نام دختر کتی و مرسده و ژیلا نیست

ادامه مطلب ...

لطیفه سیاسی

چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای اینترنت زاده  شد! که نکات ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های امریکا در برداشت ترجمه ی فارسی جوک به شکل زیر است
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید :<تو یک قهرمانی> 
فردا در روزنامه ها می نویسند :
ادامه مطلب ...

واقعه ای دهشتناک


این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه
: ۰دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می‌گفت: جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! اینطوری تعریف میکنه: ادامه مطلب ...