سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

اثر ایکیا

وقتی کیک های اماده در دهه 1950 به بازار آمد؛ مشتریان استقبال چندانی نکردند؛ این محصول کار را بیش از حد ساده کرده بود! بعد از مدتی تولیدکنندگان یک تغییر کوچک در آن ایجاد کردند؛ در واقع از به میزان جزئی سادگی کار کم کردند و خریدار می بایست یک تخم مرغ به مخلوط پودر آماده اضافه می کرد؛ با این ترفند فروش کیک ها افزایش یافت!

 

با این تغییر به مشتری این احساس دست می داد که خودش کیک را پخته است و همین رضایت آنها از محصول را افزایش می داد. در یک آزمایش برای بررسی بیشتر دن اریلی و دو تن دیگر آزمایشی طراحی کردند که در آن از شرکت کنندگان خواسته می شد که دست به کار شوند و یک وسیله خانگی (متعلق به ایکیا شرکت سوئدی که اسباب منزل را می فروشد، وسایلی که افراد خودشان باید آن را سرهم کنند)، یک کار دستی ژاپنی (اوریگامی) و یک مدل ساده با آجرک های لگو بسازند.

  ادامه مطلب ...

دو گانگی در جرایم رانندگی

با اینکه جریمه تخلفات رانندگی در کلانشهرها با شهرهای کوچکتر و روستاها متفاو باشد شدیدا مخالفم. زیرا تخلفی مانند عبور از چراغ قرمز همانقدر در تهران خطرآفرین است که در فیروزکوه. یا تجاوز به چپ خطری یکسان درمشهد، چناران یا یکی از روستاهای اطراف دارد. پس چرا جریمه آن متفاوت است؟

  ادامه مطلب ...

روزهای سرد سال

در این سردترین روزهای سال چند نکته قابل ذکر است:
1- متاسفانه باز هم بارش برف شهر تهران و شهرهای اطراف را فلج کرد و مسئولین محترم باز هم شرمنده مردم شدند. خصوصا مسئولین راهداری اتوبان های تهران کرج و تهران قم.

 


 

2- کاش مردم و کاسبین محترم جلوی درب و دیوار منزل و فروشگاهشان را از برف پاک می کردند تا فردا همشهریانمان راحتتر و ایمن تر تردد کنند.

3- در این سرمای زمستانی از روشن کردن وسایل گاز سوز بدون دودکش در محیط های کوچک به شدت بپرهیزید. همچنین مراقب باشید که دودکش وسایل گازسوزی نظیر آبگرمکن، بخاری و پکیج حتما گرم باشد. گرم بودن دودکش نشانه کارکرد صحیح آن است. به یاد داشته باشیم منوکسید کربن گازی بدون رنگ و بدون بو بوده  بسیار آرام انسان را بی حس نموده و سپس به سمت مرگ سوق می دهد.

دخترانگی (18+)

زن‌های زیادی هستند که سالیان سال رازی بزرگ را با خود به دوش می‌کشند. خیلی از زن‌ها با رازهایشان مدت‌هاست زیر خاک رفته‌اند. خیلی‌ها هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوند اولین چیزی که ذهنشان را مشغول می‌کند راز بزرگشان است؛ رازهایی که گاهی وقت‌ها دردناک، عمیق و زجرآورند.

وقت آن است که ما زن‌ها دیگر رو دربایستی را کنار بگذاریم و کمی از خودمان بنویسیم؛ از رازهای زنانه‌مان که معمولا جرات نمی‌کنیم راحت درباره آنها حرف بزنیم. پنهان می‌کنیم و پنهان می‌کنیم. خیلی وقت‌ها در تنهایی فقط با خودمان درباره آن حرف می‌زنیم. حتی گاهی خودمان را سرزنش می‌کنیم، بدون اینکه از کسی بپرسیم. نه در مدرسه آموزش زنانگی دیده‌ایم، نه در درس دو واحدی تنظیم خانواده در دانشگاه، نه حتی در خانواده.

در ادامه، سه روایت می‌خوانید از سه زن که محصول یک جامعه آموزش‌ندیده و ناآگاهند. سه زن که سال‌هاست رنج می‌کشند و بغض خود را فرو خورده‌اند و هیچ‌کس دردشان را لمس نکرده است.

 

ادامه مطلب ...

تاریخچه ورود کبریت به ایران

کبریت چند سالی پس از اختراعش به ایران آمد و ابتدا در لوکس‌فروشی‌ها و بعدها در سیگارفروشی‌ها فروخته و عرضه شد.

به گزارش ایسنا، ماهنامه ایران‌شناسی سرزمین من در شماره ۹۵ خود درباره چگونگی ورود نخستین کبریت به ایران و ساخت اولین کارخانه کبریت‌سازی در تهران نوشت: «کبریت یا به قول ناظم‌الاطبا «چوبی باریک که نوکش گوگرد باشد»، در قدیم با چوب شاهدانه ساخته می‌شد و یک یا دو سرش آغشته به گوگرد مذاب بود و هنگام برخورد با جسم مشتعل روشن می‌شد. البته این نوع کبریت‌ها اصطلاحا از نوع سایشی نبودند و اگر نوکشان که آغشته به گوگرد بود، در درون آتش یا تلی از خاکستر قرار می‌گرفت، روشن می‌شد.
 
ادامه مطلب ...

ویژگی های شخصیت عصبی

1-      کوششی در جهت درک واقعیت و کشف حقیقت ندارد.

2-      مسئولیت را به اندازه نمی پذیرد یا بیش از حد مسوول است یا کمتر از حد.

3-      با وقت و زمان مشکل دارد یا در گذشته زندگی میکند یا نگران آینده است.

 

ادامه مطلب ...

دولت الکترونیک

امروز برای تعویض کارت ملی بر اساس نوبتی که اینترنتی گرفته بودم به یک دفتر خدماتی واقع در بلوار فردوس بعد از تقاطع شقایق رفتم. ورودی ساختمان دارای رمپی بود که افراد معلول و همچنین مسن برای رفت و آمد مشکل کمتری داشته باشند که از این بابت واقعا جای تشکر دارد. ضمن آنکه آسانسور آن بر عکس بسیاری از ادارات به متقاضیان سرویس می داد.
 
 
داخل محلی که قرار بود برای تعویض کارت منتظر بمانیم اما تهویه مناسبی نداشت و تعدادی صندلی را چنان پشت سرهم و نزدیک به یکدیگر قرار داده بودند که گویی قرار نیست مراجعین پاهای خود را به همراه آورند. اما مسئله اصلی که باعث نگارش این سطور گردید، قطعی اینترنت بود بطوریکه کاری را که نهایتا نیم ساعت باید از ما وقت می گرفت، بیش از 3 ساعت در شرایطی که در بالا عرض شد، معطلمان کرد و مرا یاد روزی انداخت که دانش آموز سوم یا چهارم دبیرستان بودم و می خواستم شناسنامه ام را عکس دار کنم که البته شناسنامه من متعلق به زمان آریامهر بود و مقرر گردید که همزمان شناسنامه تعویض شود و نیز عکسدار شود. سال 1368 یا 1369 همین مقدار زمان با روش های دستی و قدیمی آن دوران از ما گرفت و پس از حدود 20 سال و پیشرفت سریع و باورنکردنی تکنولوژی، باز هم همان آش و همان کاسه.
سئوالی در اینجا برای من پیش آمده که امیدوارم روزی مسئولی به آن پاسخ دهد:
وقتی ما زیرساخت مناسبی برای کارهای آنلاین نداریم و در تمام ادارات و بانک های ما مراجعین بصورت متعدد این جمله را که "سیستم قطع است" یا "اینترنت قطع است" می شنوند و هنگامیکه اینجانب نه برای دفتر کارم واقع در منطقه 18 تهران و نه برای منزلم در منطقه 22 تهران، امکان استفاده از ADSL را ندارم، چه اصراری بر آنلاین کردن امور دارید؟ آیا بهتر نیست ابتدا زیر ساختها را تکمیل کنیم و بعد به دولت الکترونیک بیاندیشیم؟