یارب، دلِ من عکس تو را قاب گرفتهست
جان روحِ مَه و مِهرِ جهانتاب گرفتهست
روحِ مَه و خورشید که سهل است، دل از شوق
چون صبح پرستو، پَرِ پرتاب گرفتهست
زین خستهٔ افتاده و غمگین به شگفتم
چونین ز که شور و تپش و تاب گرفتهست؟
بیچاره ز هولش که تو ناگه نگریزی
قاب تو به زنجیرِ زر ناب گرفتهست
مهدی اخوان ثالث