سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سخنی از دکتر شریعتی

   

ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این
 که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم .


دکتر علی شریعتی 


نظرات 5 + ارسال نظر
حسین شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:46 ب.ظ http://ego.blogfa.com

خیلی فوقالعاده بود ..
(راستی من همان نویسنده ی شمع نویسم ولی مدتهاست که بلاگم رو به این بلاگ جدید تغییر دادم )

نیلوفر مردابی یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:23 ب.ظ http://WWW.mordab57.blogsky.com



سلام دوست عزیز

زنده باد یاد دکتر علی شریعتی بزرگ مرد ایران ... .

زورق خیال یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:50 ب.ظ

سلام

این نوشته زیبا از دکتر شریعتی منو یاد یه مطلبی انداخت که چند وقت پیش افتادم که خیلی به دلم نشست

دستهای کمک کننده بهتر از لباهای دعا کننده است

مرسی از مطلبتون

یلدا سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:36 ب.ظ

سلامی چو بوی خوش آشنایی.
خداوند رحمتش کنه. کاش باز هم کسانی مثل او پیدا بشن.

مینای خاموش شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.yade-man.blogsky.com/

خدایا کفر نمی گویم . پریشانم .
چه می خواهی تو از جانم
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است .

" دکتر علی شریعتی"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد