سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

پشمک حاج عبدالله

به شکوِه گفت شبی پشمک حج عبدالله

به باقلوا که بگو تو، مرا چه بوده گناه؟

برای عیش و طراوت فقط تویی تمثیل
به من کسی نفکنده به غیر پشم نگاه

نصیب تو بشود کام یار تنگ دهان
مقام و مقصد من معده های همچون چاه

 

ادامه مطلب ...