سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

ای کاش که در روی جهان جنگ نمی‌بود

ای کاش که در روی جهان جنگ نمی‌بود
در کارگه شیشه‌گـــران سنگ نمی‌بود

دنیا همه راحتـــکده می‌گشت بشـــر را
گر فتنه و خودخواهی و نیرنگ نمی‌بود
 

 
بر مـــردمِ آواره زمیــــــن تنگ نمی‌شد
گر دیـــدۀ خــود بینِ فلک تنگ نمی‌بود

روشنگـــرِ دل‌های پُـــر امید نمی‌گشت
گر نالــۀ شامم سحـــر آهنـگ نمی‌بود

گر کــوه غمِ عشـــق به دوشــم نفتادی
هنــــگامِ جــوانی کمـــرم چنگ نمی‌بود

امــروز به سرمنــزلِ مقصود زدی گام
دیـــروز اگــــــر اشترِ ما لنگ نمی‌بود

 حیدر وجودی شاعری از افغانستان

نظرات 1 + ارسال نظر
سینا محمدی یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 01:16 ب.ظ

ماشاءالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد