سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

تفنگ

تو تفنگی داری
و من گرسنه‌ام،
تو تفنگی داری
زیرا که من گرسنه‌ام،
تو تفنگی داری
پس من گرسنه هستم.
  
تو می‌توانی تفنگی داشته‌باشی
تو می‌توانی در آن
هزاران گلوله
و حتی بیشتر داشته‌ باشی
تو می‌توانی
همه‌ی آن‌ها را
بر پیکر ناچیز من حرام کنی،
تو می‌توانی مرا
یک،دو،سه،دو هزار،هفت‌هزار بار بکشی

اما باز در پایان
این من خواهم بود که همواره
 از تو
 مسلح‌تر خواهم‌بود،
اگر که
تو یک تفنگ داشته‌باشی
و من فقط گرسنگی!

«اوتو رنه کاستیلو»
شاعر اهل گوواتمالا

نظرات 1 + ارسال نظر
حمیدرضا سه‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 04:52 ب.ظ https://hamidhavaeji.blogsky.com/1398/09/05/post-2/

توهین بزرگی به خودت و به هموطنان خودت کردی.

ما از روی شکم قیام نمی کنیم.

این شاعر اهل گواتمالا هم معلوم نیست برای چه کسی می سراید. شاید دارد مردم خودش را خر می کند.

سلام
ادبیات شما شایسته نیست. این یک شعر معروف از یک شاعر خارجی است. ممکنه شما دوستش نداشته باشی ولی خیلی ها دوستش دارن. خوبه که به عقاید هم احترام بزاریم. ضمنا همیشه و در طول تاریخ، عوامل اقتصادی از مهمترین فاکتورهای طغیان مردم بودند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد