سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

حرف هایی که می تواند نان شود!

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- همان ها که به نتیجه مذاکرات فشرده هسته ای در وین که تمدید 7 ماهه توافق موقت ژنو وآزاد سازی ماهانه 700 میلیون دلار از اموال بلوکه شده بود با واژه " هیچ" واکنش نشان دادند، درباره سخنان اخیر رییس جمهوری در مراسم سالروز 16 آذر – روز دانشجو- تیتر زدند: "حرف هایی که برای مردم نان نشد."
  
جالب این که روز بعدتر در اقدامی هماهنگ - که متاسفانه یک روزنامه عمومی هم خواسته یا ناخواسته با آن همسو شد- سخنان مهم رییس جمهوری و رییس قوه قضاییه و دیگر مقامات ارشد کشور در همایش مبارزه با فساد را چندان انعکاس ندادند و عملا بعضا بایکوت کردند. حال آن که این یکی دقیقا با نان مردم در ارتباط بود زیرا فاسدان و حیف یا میل کنندگان اموال مردم در واقع همان هایند که نان مردم را می ربایند.

چنین به نظر می رسد که با توجه به کاهش شدید قیمت نفت و احتمال کسری بودجه مخالفان تندرو دولت می خواهند از نمد اقتصادی، کلاهی بدوزند و افزایش 30 درصدی قیمت نان، زمینه ای است تا در برابر آمارهای دولت شکل " مار"  را بکشند وبگویند کدام 20 درصد؛ مگر نان 30 درصد گران نشده است؟ انگار سبد محاسبه اقلام مشمول محاسبه نرخ تورم همین یک قلم کالاست!

ما البته پیشتر موضع خود را در قبال افزایش قیمت نان اعلام کرده بودیم و همچنان معتقدیم نان ارزان باید در اختیار همگان قرار گیرد و دولت در مناطق برخوردارتر استفاده از انواع نان های حجیم وصنعتی را رواج دهد تا بخش غالب تقاضا متوجه نان سنتی نباشد که به یارانه کلان نیاز دارد. با این شیوه هم احساس روانی منفی ایجاد نمی شود و هم بخشی از بار از دوش دولت برداشته خواهد شد.

اکنون اما قصه دیگری درمیان است. همان سناریوی سال های اول دولت اصلاحات (خصوصا سال 77) که قیمت نفت سقوط کرده بود و این بحث را درانداختند و از هرتریبون به آن پرداختند که توسعه اقتصادی اولویت دارد یا توسعه سیاسی. همان هنگام نیز در روزنامه ای نوشتم این بحث بی حاصل است. زیرا آدمی هم به هوا نیاز دارد و هم به نان. همان گونه که به نانی برای خوردن برای زنده ماندن نیاز است به هوایی   برای نفس کشیدن هم محتاجیم  ؛ تازه شاید به طریق اولی.

اکنون می خواهند به رییس جمهور روحانی بگویند " فکر نان باش که خربزه آب است." و به مردم القا کنند که فکر نان نیست و فکر خربزه است. (هر موضوعی که با حوزه انحصار قدرت مرتبط باشد در زمره خربزه جات است و رییس جمهور نباید سراغ آن برود!)

حرف هایی که می تواند نان شود!
 
این 4 نکته نیز خالی از لطف نیست:

1- هر چند وثوق الوله را با آن قرارداد نکبت بار می شناسیم اما شعری از او در زبان فارسی ضرب المثل شده است: "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد."

بر این پایه می توان پرسید آیا آقایان انتظار داشتند آقای روحانی در روز دانشجو درباره نان صحبت کند؟ یا مانند  سلف خود در جمع پزشکان در ستایش طب سنتی سخن می گفت و عطار محله خود را بر پزشکان امروزی  ترجیح می داد؟

2- برخی اصرار دارند رییس جمهوری را تنها مسوول آب و نان مردم معرفی کنند. انگار سیاست و فرهنگ ودیپلماسی حوزه آنهاست و پاسخ گویی درباره آب و نان، یگانه وظیفه و مسوولیت دولت و مطالبه دیگری در کار نیست. تازه همین دولت هم اگر برای تامین این آب و نان راهکارهای سیاسی بیندیشد مذموم است. دنبال پول بلوکه شده و رفع تحریم و جلب سرمایه گذار نباشد اما نان را تامین کند. از کجا؟ این دیگر مشکل خودشان است!

البته به یاد داریم که هیچ گاه به رییس جمهور سابق نگفتند نفی هولوکاست و کورش بازی و بهار بهارکردن و یارانه نان، برای مردم نان نمی شود.

اکنون اما چه اتفاقی افتاده ؟رییس جمهوری مملکت در جمع دانشجویانی که پزشکان یا کادر  فعلی و آینده پزشکی و دانشگاهی و پژوهشی کشورند درباره سیاست و فرهنگ سخن گفته و البته اشارات اقتصادی و نانی هم داشت تا جایی که خطاب به همین اقلیت گفت "موفقیت سیاست خارجی به نفع شما هم هست." در کشوری که سیاست و اقتصاد درهم تنیده اند اتفاقا برای تامین نان مردمان باید گریز سیاسی زد و هیچ امری از امور دیگر جدا نیست.

حرف هایی که می تواند نان شود!

3- اوایل انقلاب گروه های کمونیستی شعار می دادند: "نان، مسکن، آزادی". آنان نیز در پی دو خواسته اقتصادی و معیشتی - که البته نیاز اولی است - آزادی را می آوردند ولی اینان در همان فقره اول- آن هم نه در مفهوم کلی که تنها در مصداق نان به مثابه "قوت لایموت"- توقف کرده اند!  
4- با توجه به تکراری بودن سناریو رییس جمهور می تواند بدون ایجاد نگرانی، تبعات کاهش قیمت نفت را توضیح دهد و چنانچه با افزایش صادرات غیر نفتی یا مالیات جبران نشد و به منظور پرهیزاز دست اندازی به بانک مرکزی و صندوق ملی توسعه یا افزایش قیمت دلار به کاهش هزینه ها روی آورد و هنوزهم برای تقلیل بودجه برخی دستگاه ها دیر نشده یا در تخصیص آنها می تواند با ملاحظه بیشتری عمل کنند.

آنگاه خواهیم دید آیا باز هم دغدغه نان مردم را مطرح می کنند یا نه یا مانند یک شخصیت سیاسی دولت را نکوهش خواهند کرد که چرا دغدغه اقتصادی دارد و می گفتند اگر مردم در پی نان و شکم بودند نیاز به این همه فداکاری نبود.

با این همه باید گفت که اتفاقا برخی حرف ها برای مردم نان می شود. چون اصلاح سیاست های اقتصادی و سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در گرو رقابتی کردن فضا و شکستن انحصارها و رابطه با دنیای خارج است.
 
 سعدی می گوید: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند- تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
 
حسن روحانی هم چاره ای ندارد جز این که با استعانت از خداوند از ابرو باد و مه و خورشید و فلک بهره گیرد تا نان و نام از انحصار به درآید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد