مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد.
مامور مرزی میپرسد : « در کیسه ها چه داری؟». او میگوید «شن»
مامور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت میکند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد.
بنابراین به او اجازه عبور میدهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا میشود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا...
این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار میشود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمیشود. یک
روز آن مامور در شهر او را میبیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او
میگوید : من هنوز هم به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی، راستش
را بگو چه چیزی را از مرز رد میکردی؟
قاچاقچی میگوید : دوچرخه!
بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل میکند
سلام دوست عزیز شما از طرف همکار های ما انتخاب شدی ما در حال ساخت سایت مهندسی حرفه ای هستیم که همکار های ما زحمت کشیدن و به دنبال مدیر فعال و با تجربه هستند و چون سایت شما یک سایت بروز می باشد
تصمییم به انتخاب شما گرفتند بهتون تبریک میگم. هر چه زود تر به مدیر سایت خودتون و مدرک تحصیلیتونو اعلام کنید (همچنین آدرس سایت شخصی خود) با تشکر .www.g-eng.ir/