سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

رقص


زخمی بر پهلویم هست روزگار نمک می‌پاشد و من پیچ و تاب می‌خورم و همه گمان می‌کنند که من می‌رقصم. 
( دکتر شریعتی )

نظرات 2 + ارسال نظر
ندا شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ق.ظ http://hamnafas-60.blogsky.com

سلام.سخن بسیار زیبایی انتخاب کردی.

نیلوفر مردابی دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ



سلام سلام دوست عزیزمممممممممممممم

حالتون چطوره ؟؟؟؟

امیدوارم شاد باشید و سلامت

روح دکتر شریعتی هم شاد و یادش گرامی و ممنون از شما که یادشون رو زنده نگه میدارید ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد