سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

مگسی را کشتم


نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
 
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
 
طفل معصوم به دور سر من می چرخید
 
به خیالش قندم
 
یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
 
ای دو صد نور به قبرش بارد
 
مگس خوبی بود
 
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
 
مگسی را کشتم  
 
مرحوم حسین پناهی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد