سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

عصر یخبندان

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.

می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند تا بدین ترتیب بتوانند همدیگررا حفظ کنند...
وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد

...
بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی از سرما یخ زده و میمردند...


ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود.

پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که : میشود با زخم های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کرد ، چون گرمای وجود دیگری مهمتراست...

و این چنین توانستند زنده بمانند...

بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و خوبیهای آنان را تحسین نماید... 

 

منبع: ایمیل ارسالی یکی از دوستان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد