سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

ساده سازی مسئله

در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک  مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد :  

شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است  .

بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید  .  مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند :

پایش ( مونیتورینگ )  خط بسته بندی با اشعه ایکس

بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ،‌ دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولیشن بالا نصب شده  و خط مذبور تجهیز گردید  . سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند  تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند .     

  

نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ،  مشکلی مشابه  نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا  یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد :  

تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط  بسته بندی 

 

 

منبع: ایمیل ارسالی گروه River

نظرات 4 + ارسال نظر
یلدا سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:43 ب.ظ

سلام.
عزیزم به این نکته توجه کن که آن شرکت بزرگ حتما کلی پنکه و کولر داشته بیده. مشکل جایی دیگه بیده !!!!!!!!!

؟؟؟!!!

دلارام چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:41 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

البه از ژاپنی جماعت این کارها بعید نیست اگه یه شرکت ایرانی این کار و میکرد باید از تعجب شاخ درمیاوردیم

سارا و احسان پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:40 ب.ظ http://www.khalvateeedel.blogfa.com

سلام دوست عزیز
خوبی؟
مزاحمت شدم دعوتت کنم به وبلاگم سری بزنی و به جشن تولدی که برای عزیزترین دوستم گرفتم شرکت کنی و عطر حضورت را برایمان به ارمغان بیاری
منتظرتم
www.khalvateeedel.blogfa.com

ممنون. حتما خدمت می‌رسم

علی سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:17 ق.ظ http://omidvar.blogsky.com

کاش دو ریال از این خلاقیت رو من داشتم. حکایت پر مغزی بود. مدتهاست سری به ما نمی زنی.

سلام دوست خوبم.
ببخشید مدتیه که گرفتار بیماری پسرم بودم. حتما سر می‌زنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد