سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

لطیفه


غضنفرصبح میره خونه ی دوستش، بعد از یه ساعت میاد که بره دوستش میگه نهار بمون، نهار میمونه، بعد نهار میاد بره دوستش میگه: حالا بیا یه دست تخته بزنیم، بازی تموم میشه میاد بره دوستش میگه: بدون شام که نمیشه. شام میخوره میاد بره دوستش میگه دیر وقته! بخواب فردا برو، میخوابه. صبح میاد بره دوستش میگه: با شیکم خالی؟ بمون بعد صبحونه برو، یارو میگه: نه دیگه. خانم بچه ها تو ماشین منتظرند!
نظرات 2 + ارسال نظر
Gold*Boy چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 ب.ظ http://photocloob.net

سلام سایت خوبی داری
می خواستم بهتون یه سایت کلیکی معرفی کنم که واقعا پول میده من خودم ازش 20000 تومون گرفتم اینم شماره فیشش SABA١٥٣٠٨٨١١٢٧٢١٥٨١٩
فقط کافی از طریق لینک زیر عضو بشی بعد هم تبلیغات تو سایتت بزاری
http://www.oxinads.com/?i=8963
در ضمن اگه میشه به سایت ما هم سر بزن

ممنون

یلدا چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ

از خنده روده بر شدم. مرسی.

قابلی نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد