۱ - خواب؛ هر چه بیشتر، بهتر: کاش همینطور بود! ولی مطالعات نشان میدهد احتمال مرگ زودرس در آنهایی که بیش از8 ساعت در شبانهروز میخوابند،بیشتر است.
2 - خوش به حال فلانی، هنوز سرش به بالش نرسیده،خوابش میبرد! اتفاقا این نشان میدهد که فلانی،خواب خوبی ندارد.این که آدم هنوز سرش به بالش نرسیده خوابش ببرد، یکی از نشانههای خوابآلودگی است که باید تحت بررسی قرار بگیرد.مدت زمانی که طول میکشد تا خوابمان ببرد،نباید کمتر از 5 دقیقه یا بیشتر از30 دقیقه باشد.پزشکان،مقادیر کمتر و بیشتر از این محدوده را غیرطبیعی میدانند.
میلاد خاتم پیامبران، حضرت محمد مصطفی مبارک باد
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود. ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز.. وای خدای من، خیلی درست کردی.. حالا برش گردون.. زود باش. باید بیشتر کره بریزی.. وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن میسوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی.. هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک......زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟ شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه احساسی دارم |
منبع: ایمیل یکی از دوستان
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...
نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
انسان ها به شیوه ی هندیان بر سطح زمین راه می روند . بایک سبد در جلو ویک سبد در پشت.
در سبد جلو ,صفات نیک خود را می گذاریم .در سبد پشتی ,عیبهای خود را
نگه می داریم . به همین دلیل در طول روزهای زندگی خود ,چشمان خود را بر
صفات نیک خود می دوزیم وفشارها را درسینه مان حبس می کنیم . در همین
زمان بیرحمانه , در پشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت می
کند,تمامی عیوب او را می بینیم .بدین گونه است که در باره ی خود بهتر از او داوری می کنیم ,بی آنکه
بدانیم کسی که پشت سر ما راه می رود
به ما با همین شیوه می اندیشد.پائولو کوئیلو
غربی ها سالها تلاش می کنند و نرم افزار تهیه می کنند ولی ما حاضر بخرید رسمی آن نیستیم و در عوض قفل آنرا می شکنیم و به این کار خود افتخار هم میکنیم. همین روش در مورد افست کتاب های خارجی نیز صادق است.