سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

پزشک حاذق

 

 

 

 

A woman goes to the doctor, beaten black and blue. . . . .

زنی با سر و صورت کبود و زخمی  سراغ دکتر میره

 

Doctor: "What happened?"

دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟

 

Woman: "Doctor, I don't know what to do. Every time my husband comes home drunk he beats me to a pulp..."

خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم مست میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه.

 

Doctor: "I have a real good medicine against that: When your husband comes home drunk, just take a cup of green tea and start gargling with it... Just gargle and gargle".

دکتر گفت: خبو دوای دردت پیش منه: هر وقت شوهرت مست اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه

بده.

 

2 weeks later she comes back to the doctor and looks reborn and fresh again.

دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت.

 

Woman: "Doc, that was a brilliant idea! Every time my husband came home drunk I gargled repeatedly with green tea and he never touched me.

خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم مست اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت.

 

Doctor: "You see how keeping your mouth shut helps!!!

دکتر گفت: میبینی اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا حل میشن!!  

 

 

منبع: ایمیل یکی از دوستان

نظرات 3 + ارسال نظر
مهرداد دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:50 ب.ظ

خدائیش همینه

علی چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ب.ظ http://omidvar.blogsky.com

به به. واقعا که چه پزشک با تجربه ای.

یلدا سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:13 ب.ظ

من نمیدونم این آقایون با این دل پری که از حرف زدن خانمها دارن چرا واسه ازدواج دنبال دختر لال نمی گردن؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد