سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

گر در دل سنگش اثر کردی نکردی

ای دیده گر سویش نظر کردی نکردی
دل را از این دیوانه تر کردی نکردی

کردی دلم را خون ز غم کز بخت وارون
از تیر مزگانش حذر کردی نکردی
  
ای ناله دل سوز درد آلوده جانکاه
گر در دل سنگش اثر کردی نکردی

با یاد تو گشتم ز خاطر ها فراموش
ما را  تو یار و یاد اگر کردی نکردی

با صد طراوت ای نسیم مهربانی
هرگز به ان گلشن گذر کردی نکردی

ای شمع روشن در غم هجران آن ماه
بی اشک اگر شب را سحر کردی نکردی

ای دیده گر سویش نظر کردی نکردی
دل را از این دیوانه تر کردی نکردی

کیومرث وثوقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد