آینه وار با تو اقرار پشت اقرار
تو مثل سنگ اما انکار پشت انکار
تو دور میشوی من وعده به وعده نزدیک
منزل به منزل اما دیوار پشت دیوار
هر قدر چشمهایت دریاست پشت دریا
اما دل تو انگار شن زار پشت شن زار
هر شب اگر بخوابم با تو قرار دارم
حسرت همیشه باقیست دیدار پشت دیدار
من یک نخورده مستم از مزه ی نگاهت
بسیار این چنیناند هشیار پشت هشیار
خسته نمیشوم از ناز تو را کشیدن
خسته نمیشوی از آزار پشت آزار
من سوختم که آتش بر دامن تو افتد
تا شاهدان ببینند بازار پشت بازار
پنداشتی که باید پرده نشین بمانی
من پرده را دریدم پندار پشت پندار
حالا که نوبت توست آینهی خودت باش
راهی نمانده غیر از اقرار پشت اقرار
افشین یدالهی