سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

کنار درک تو کوه از کمر شکست.


به گونه ماه
نامت
زبانزد آسمان ها بود
و پیمان برادری ات
با جبل نور
چون آیه های جهاد،

محکم.

  

تو
آن راز رشیدی
که روزی فرات برلبت آورد
و ساعتی بعد در باران متواتر فولاد
بریده بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمه گاه درمیان نهاد
و انتظار در بهت کودکانه حرم
طولانی شد.
تو
آن راز رشیدی که روزی فرات بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست.


#سیدحسن_حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد