سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

غم غربت شما

بعد از سلام عرض شود خدمت شما

ما نیز آدمیم بلا نسبت شما


بانوی من زیاد مزاحم نمی شوم

یکعمر داده است دلم زحمت شما

  
باور کنید باز همین چند لحظه پیش

با عشق باز بود سر صحبت شما


اما!هنوز هم که هنوز است به دلم

سر میزند زنی به قد و قامت شما


انگار سالهاست که کوچیده ای و ما

بر دوش می کشیم غم غربت شما


ما درد خویش را به خدا هم نگفته ایم

تا نشکنیم پیش کسی حرمت شما


من بیش از این مزاحم وقتت نمی شوم

بانو خدا زیاد کند عزت شما

جلیل صفربیگی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد