اختلاس

بابک زنجانی هم دستگیر شد. در نگاه اول هوشیاری قوه قضائیه در جلوگیری از فرار وی و سپردنش به محکمه عدالت جلوه می کند. اما چگونه است که طی سالهای اخیر این گونه افراد و چنین پرونده هایی زیاد شده اند و ارقام مطرح شده در هر پرونده رکورد پرونده قبلی را می زند؟!

  به نظر اینجانب گرفتن فرد اختلاس کننده و مجازات وی هر چند سنگین هم باشد، فقط پرداختن به معلول است و علت همچنان پابرجاست و به همین جهت با مجازات اعدام برای چنین پرونده هایی نه تنها باعث کاهش سوء استفاده از بیت المال نشده است، که آنرا بیشتر و وسیعتر کرده است.

اگر در پرونده فاضل خداداد، آقای مرتضی رفیق دوست به چند سال زندان که شنیده ام بخش عمده آنرا به عنوان مامور خرید زندان در اروپا به سر برده است و همچنین برادر بزرگوار ایشان حاج محسن که رئیس شعبه بانک اختلاس شده بنا به گزارشات مندرج در روزنامه کیهان آن دوران برای پاس کردن چک موضوع اختلاس با ایشان هماهنگ نموده بود، نیز مجازات شده بودند، و یا در اختلاس 3000 میلیاردی، رئیس وقت بانک صادرات که اختلاس در واقع از آن بانک آغاز شده، حداقل در جلسه علنی دادگاه محاکمه می شد و ... شاید امروز شاهد این مسائل نبودیم. به این پرونده ها، پرونده شهرام جزایری و اختلاس از بیمه ایران و ... را نیز می توان اضافه نمود.

مثلا اگر در پرونده شهرام جزایری، نمایندگان، وزرا، سازمان ها، نهادها و سایر ادارات مرتبط به موضوع و دریافت کنندگان هدایا و ... کاملا مجازات شده بودند، امروز شاهد ریخت و پاش های آنچنانی جناب زنجانی در بین نمایندگان و مسئولان دولتی نبودیم.

به امید اصلاح ساختار اقتصادی کشور و قطع کامل دست چپاولگران از بیت المال.