در اتاق انتظار یک دندانپزشک نشسته بودم. بار اولى بود که پیش او مىرفتم. به مدارکش که در اتاق انتظار قاب کرده بود و به دیوار زده بود نگاه کردم و اسم کاملش را دیدم. ناگهان به یادم آمد که ٣٠ سال پیش، در دوران دبیرستان، پسر بلندقد، مو مشکى و مهربانى به همین اسم درکلاس ما بود.
وقتى که نوبتم شد و وارد اتاق او شدم به سرعت متوجه شدم که اشتباه کردهام. این آدم خمیده، موخاکسترى و با صورت پر چین و چروک نمىتوانست همکلاسى من باشد. بعد از این که کارش بر روى دندانهایم تمام شد و آماده ترک مطب بودم از او پرسیدم که آیا به مدرسه البرزمى رفته است؟
او گفت:
بله. بله.. من البرزى هستم. پرسیدم: چه سالى فارغ التحصیل شدید؟
گفت: ١٣٥٩. چرا این سوال را مىپرسید؟
گفتم: براى این که شما در همان کلاسى بودید که من بودم.
او چشمانش را تنگ کرد و کمى به من خیره شد و بعد مردک احمق و نفهم گفت: شما چى درس مىدادید؟؟
منبع: ایمیل یکی از دوستان
خوشحالیم از اینکه می توانیم با سایتی متفاوت و جدید در خدمت دوستاران عاشورا و فرهنگ عاشورایی باشیم با تحقیقات به عمل آمده تا کنون سایتی با نام حضرت عباس قمر بنی هاشم ثبت نشده بود برآن شدیم تا با نوآوری و با در نظر گرفتن گروهی خبره پایگاهی را راهندازی کنیم که خدماتی متفاوت را ارائه میدهد با عضویت در سایت از سیستم های گوناگون بر خوردار شوید آماده تبادل لینک با هرگونه سایت مذهبی هستیم
سلامممممممممم
خیلی جالب بود. من هم فکر میکنم خوب موندم!!!!!!!!!!!!اشتباهه؟؟؟؟؟؟؟؟؟//