سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

دست خط امیرکبیر به ناصرالدین شاه

قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیره‌ی همایونی به شکستن لبه‌ی نان مشغولیم، خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشا و ارتشا معزول کرده‌بودم به توصیه‌ی عمه‌ی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید. فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره‌ی امور مملکت به توصیه‌ی عمه و خاله نمی‌شود.

زیاده جسارت است، تقی

نظرات 2 + ارسال نظر
مهرداد یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:58 ب.ظ

خدا بیامرزدش. خدائیش جیگر داشته.

غزلک چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:04 ق.ظ http://golemamgoli.blogsky.com/

ای نور به قبرش بباره، عوض هر چی لعنت که به خائنین فرستاده میشه، رحمت برسه به اون خدابیامرز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد