جشن سده از قدیمی ترین جشن های ایرانی حتی قدیمی تر از نوروز است. فردوسی در شاهنامه آنرا به دوران هوشنگ شاه دومین پادشاه پیشدادی نسبت می دهد. جشن سده جشن پیدایش آتش است. در روایت اساطیری ایران باستان آمده است که هوشنگ شاه به هنگام شکار، مار بزرگ سیاه رنگی را می بیند و به سوی آن سنگی پرتاب می کند که از برخورد سنگ با سنگ دیگر، جرقه ای پدید می آید و بوته خشکی در آن حوالی آتش می گیرد.
فرا رسیدن مبعث حضرت رسول اکرم (ص) فرخنده باد
در آئین باستان پارسی، روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نسبت داده شده است و چون خواستگاه آریایی ها مناطق سردسیر بوده است از سرما و تاریکی هراس داشتند و آنرا نشان اهریمن دانسته و سعی می کردند تا با برگزاری جشن ها و آتش افروختن ها، گرما و نور را جایگزین سرما و تاریکی نمایند.
بهمن از واژه اوستایی وهومن به معنی اندیشه نیک، منش یا خرد سپندینه (مقدس) ریشه گرفته است. بهمن فرشته نگاهبان حیوانات بوده و خروس پرنده ویژه جشن بهمنگان است و گل یاس سپید نماد بهمن است. به جشن بهمنگان، بهمنجه هم گفته می شود. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه آورده است:
"روز دوم آن روز بهمن عید است که برای توافق دو نام آنرا بهمنجه نامیده اند"
ادامه مطلب ...
تا دامن از من کشیدی ای سرو سیمینتن من
هر شب ز خونابه دل پر گل بود دامن من
جانا رخم زرد خواهی جانم پر از درد خواهی
دانم چهها کرد خواهی ای شعله با خرمن من
تواند باغبانت باغ را بیهوده در بندد
ولی نتواند ای گل بلبلت را بال و پر بندد
دل ما را بهم راهی است پنهانی که می آیم
به کویت از رهی دیگر اگر راهی دگر بندد
ادامه مطلب ...