سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

عصبانیت ناصر حجازی از اوضاع اقتصادی

خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) : ناصر حجازی، بازیکن پیشکسوت و سرشناس فوتبال، در گفت‌و‌گویی با وب‌سایت شخصی خود، از شرایط اقتصادی کشور و فشارهای موجود بر مردم به شدت انتقاد کرد.

وی گفت: به من می‌گویند عصبانی نشوم، مگر بی‌غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می‌بینم، با بی‌تفاوتی از کنار آن بگذرم. آمده‌اند و یارانه‌ها را قالب کرده‌اند. زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است. خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها، اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم. دولت می‌گوید 40 هزار تومان در ماه به مردم کمک می‌کنیم، مگر مردم گدا هستند؟


ادامه مطلب ...

شما کجا بودید؟!!

در کنگره حزب کمو‌نسیت شورو‌ی سابق در هنگام سخنرانی نیکیتا خرو‌شچف که با تقبیح جنایت‌های استا‌لین جهان را شگفت‌زده کرد یک نفر از میان جمعیت فریاد برآورد: رفیق خرو‌شچف، وقتی بی‌گناهان اعدام می‌شدند، شما کجا بودید؟ 

ادامه مطلب ...

مشتری فقیر

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت. مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.

ادامه مطلب ...

گل صداقت

اینقدر این قصه زیباست که حتی اگه شنیده باشین تکرارش هم دلنشینه
 
گل صداقت
 
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصرماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه
ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم. روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه ای می دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد....  ملکه آینده چین می شود. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت. ادامه مطلب ...

درخت جادویی

مسافری خسته که از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت که در سایه آن قدری اسـتراحت کند غافـل از این که آن درخت جـادویی بود ، درختی که می توانست آن چه که بر دلش می گذرد برآورده سازد...!

وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فکر کرد که چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی که آرزویـش را کرده بود در کنـارش پدیـدار شـد !!!

ادامه مطلب ...

میهمان نوازی به سبک شهرداری اصفهان!!!!!

خبرگزاری انتخاب (Entekhab.ir) :

آخرین نیوز نوشت: در ایام نوروز فرمانداری ها و شهرداری های شهرهای کوچک و بزرگ در ایران انواع اقدامات و تبلیغات را بکار می گیرند تا تعطیلات به مهمانان و بازدیدکنندگان خوش گذشته و بواسطه حضور بیشتر مهمانان شهرشان رونق اقتصادی نیز پیدا کند.
 

بیل گیتس

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمندتر هم هست؟
 در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن کی هست؟ در جواب گفت من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های طراحی ماکروسافت رو تو ذهنم داشتم پی ریزی می‌کردم، در فرودگاهی در نیویورک قبل از پرواز چشمم به نشریه‌ها و روزنامه‌ها افتاد.

ادامه مطلب ...