یازدهم فوریه 1829 مقارن با بیست و دوم بهمن 1207 هجری شمسی، مردم خشمگین تهران در اعتراض به بازداشت دو زن گرجی تازه مسلمان شده از خانه آصف الدوله و به فتوای میرزا مسیح مجتهد، جلوی سفارت روسیه تزاری تجمع کرده بودند که نگهبانان سفارت به سوی مردم شلیک کرده و سه تن را کشتند. این اقدام باعث عصیان مردم و ورود به ساختمان سفارت گردید و گریبایدوف سفیر کبیر روسیه به همراه کلیه اعضای سفارت به جز مالتسف دبیر اول سفارت به طرز فجیعی کشته شدند.
سوم دی ماه 1365 عملیاتی در جنگ با عراق آغاز شد به نام کربلای 4 که هدف ابتدایی تسخیر جزیره امالرصاص و سایر جزایر و جادههای اطراف آن بود، تا محاصره شهر بصره تکمیل شود. از دلایل تأکید بر تعجیل در این عملیات تحت تأثیر قرار دادن کنفرانس سازمان همکاری اسلامی بود، که در آن مقطع زمانی در کشور کویت برگزار میشد.
اما از چند روز مانده به عملیات، فرماندهان میانی جنگ به فرماندهان ارشد گزارش دادند که ظاهرا عملیات لو رفته است اما فرماندهان ارشد جنگ اصرار بر انجام عملیات در تاریخ مقرر داشتند.
28 امرداد در تاریخ معاصر ایران یادآور دو اتفاق تلخ و دردناک است. اولی سقوط حکومت مردمی دکتر محمد مصدق توسط کودتایی آمریکایی - انگلیسی است که منجر به بسته شدن فضای باز سیاسی کشور و آغاز زیر پا گذاشتن مشروطه توسط محمدرضا شاه فقید است که سرانجام به انقلاب سال 57 منجر شد. قطعا دکتر محمد مصدق انسان عاری از خطا و اشتباهی نبود ولی به نظر اینجانب قطعا ملی گرا بود و خواهان سرافرازی ایران و ایرانی. سقوط مظلومانه دولت دکتر مصدق از جهت دیگری نیز قابل بررسی است. چرا که همزمان علاوه بر آمریکا و انگلستان که در متن کودتا بودند، نیروهای مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و نیز حزب چپگرای توده هم به نوعی به سقوط آن دولت کمک کردند.
قصد نداشتم در خصوص مناظره های انتخاباتی و خود انتخابات مطلبی بنویسم اما دیروز تصادفا در بزرگراه آزادگان نرسیده به علامه جعفری بیلبوردی از جناب جلیلی دیدم که نتوانستم به روند خودم ادامه دهم.
در این بیلبورد عکسی از جناب جلیلی چاپ شده که در حال خندیدن است. اما هر چه به عکس بیشتر نگاه کردم به این موضوع بیشتر پی بردم که مشاوران تبلیغاتی ایشان یا واقعا انسان های کند ذهن و بسیار کارنابلدی هستند (که به نظرم با توجه به مواضع سیاسی و اقتصادی ایشان در دو دهه گذشته همین مورد صحیح است) یا تعمدا قصد تخریب ایشان را دارند (که در این صورت یکی باید در ستاد ایشان متوجه شده باشد که ظاهرا خبری نیست).
اما عکس چه بود؟ خنده ایشان چنان مصنوعی و حتی هیستریک بود که انسان را به ترس می اندازد که اگر ایشان خدای ناخواسته اسمشان از صندوق به اصطلاح انتخابات در آمد چه بر سر مردم این مملکت خواهد آمد. کسی که یک تبلیغ ساده را نمی تواند به درستی انجام دهد چگونه می خواهد بر خیل عظیم مشکلات این مملکت فائق آید؟ به خاطر داشته باشید که بواسطه شغلم، دستی هم بر آتش تبلیغات دارم و تا حدودی از این علم سر در می آورم.
در بین این کاندیداها جناب پزشکیان را دوست دارم ولی هنوز به این نتیجه نرسیده ام که انتخاب جناب پزشکیان با همه محاسنش، بهتر از رای ندادن است. امیدوارم جریانات در روزهای آتی به سمتی سوق پیدا کنند که منافع مردم کشورم بیشتر لحاظ شود.
جهان، آبستنِ دیو است... هر اِشکم چهل عنتر!
دریغ از یک سلیمان در رَحِم... یک حلقه انگشتر...
به سعیِ دیده نتوان جُست، راهِ راست را زیراک،
میانِ حق و باطل اختلافی نیست در منظر!
بیمار درد عشق و پرستارم آرزوست
بهبود زان دو نرگس بیدارم آرزوست
یاران شدند بدتر از اغیار گو بدل
کای یار غار صحبت اغیارم آرزوست
ادامه مطلب ...
ابتدا شاید خدا حور و پری را خلق کرد
بعد موجودات ناز دیگری را خلق کرد
هی کپی برداری از روی پریهایش نمود
سوگل و مینا و مهسا و زری را خلق کرد