همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننمودهای و بینم
همه جا به هر زبانی، بوَد از تو گفتگویی
28 امرداد در تاریخ معاصر ایران یادآور دو اتفاق تلخ و دردناک است. اولی سقوط حکومت مردمی دکتر محمد مصدق توسط کودتایی آمریکایی - انگلیسی است که منجر به بسته شدن فضای باز سیاسی کشور و آغاز زیر پا گذاشتن مشروطه توسط محمدرضا شاه فقید است که سرانجام به انقلاب سال 57 منجر شد. قطعا دکتر محمد مصدق انسان عاری از خطا و اشتباهی نبود ولی به نظر اینجانب قطعا ملی گرا بود و خواهان سرافرازی ایران و ایرانی. سقوط مظلومانه دولت دکتر مصدق از جهت دیگری نیز قابل بررسی است. چرا که همزمان علاوه بر آمریکا و انگلستان که در متن کودتا بودند، نیروهای مذهبی به رهبری آیت الله کاشانی و نیز حزب چپگرای توده هم به نوعی به سقوط آن دولت کمک کردند.
تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای
این روش تازه را تازه بنا کردهای
راه نجات مرا از همه سو بستهای
قطع امید مرا از همه جا کردهای
ادامه مطلب ...
ما از دل و دین در ره دلدار گذشتیم
از هر دو جهان در طلب یار گذشتیم
گاهی به ره صومعه سرمست دویدیم
گاهی ز در میکده هشیار گذشتیم
امشب ندانم ای بت زیبا چه می کنی
ما بی تو خون خوریم، تو بی ما چه می کنی
گویی که همچو مایی و بی ما به سر بری
برگو که عاشقی و شکیبا چه می کنی
ادامه مطلب ...
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد
ادامه مطلب ...
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد
خون می رود نهفته ازین زخم اندرون
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
ادامه مطلب ...