-
پیش ما قصه دلهای گرفتار بگو
سهشنبه 24 مهرماه سال 1403 20:00
ای صبا آنچه شنیدی ز لب یار بگو عاشقان محرم رازند نه اغیار بگو هم تو داری خبر از زلف گره بر گره اش پیش ما قصه دلهای گرفتار بگو شرح غارتگری زلف دلاویز بکن وصف خونریزی آن نرگس عیار بگو همه از فتنه و آشوب نخواهم پرسید نکتهای زان لب شیرین شکربار بگو گوش را چون که ز پیغام نصیبی دادی کی بود چشم مرا وعدهٔ دیدار بگو چون...
-
با خویشتن چو ما مگر ای دوست دشمنی؟
شنبه 21 مهرماه سال 1403 20:00
ای آسمان! مگر دل دیوانه منی؟ کاین گونه شعله میکشی و نعره میزنی؟ نالان و اشکبار مگر عاشقی و مست با خویشتن چو ما مگر ای دوست دشمنی؟ طبع بتانی؟ ای که چنین در تغیری! یا خاطرات عمر! که تاریک و روشنی چون من رواست هر چه بسوزی که بیسبب بدنام دهر گشتهای و پاکدامنی بدنامی تو بود و غم ما هر آنچه بود شد وقت آنکه خیمه از این...
-
غم یوسف بکشد ، عاشق کنعانی را
چهارشنبه 18 مهرماه سال 1403 20:00
عشقت آموخت به من رمز پریشانی را چون نسیم از غم تو بی سر و سامانی را بوی پیراهنی ای باد بیاور ، ور نه غم یوسف بکشد ، عاشق کنعانی را دور از چاک گریبان تو آموخت به من گل من غنچه صفت، سر به گریبانی را آه از این درد که زندان قفس خواهد کشت مرغ خو کرده به پرواز گلستانی را لیلی من غم عشق تو بنازم که کِشی به خیابان جنون، قیس...
-
مهرگان
یکشنبه 15 مهرماه سال 1403 20:00
مهرگان یا جشن خورشید مصادف با تاجکذاری فریدون پس از غلبه بر ضحاک ماردوش است. رودکی بزرگ در این خصوص می فرماید: ملکا جشن مهرگان آمد / جشن شاهان و خسروان آمد جز بهجای ملحم و خرگاه / بدل باغ و بوستان آمد مورد بهجای سوسن آمد باز / می بهجای ارغوان آمد تو جوانمرد و دولت تو جوان / می به بخت تو جوان آمد جشن باستانی مهرگان...
-
توی جاده های غربت واسم یه سایه بون بود
شنبه 14 مهرماه سال 1403 20:00
خستهتر از همیشه پشت دریچه موندم صدا زدم اسمشو واسش ترانه خوندم رنگ من و رنگ شب پرید و اون نیومد طاقت من به پایان رسید و اون نیومد دلم میگه یه روزی شاید بیاد دوباره یا میاد و یا یکی ازش خبر میاره رنگ من و رنگ شب پرید و اون نیومد طاقت من به پایان رسید و اون نیومد یادمه روزگاری عاشق و مهربون بود توی جاده های غربت واسم...
-
همه دم در پی افشای همه راز منی
سهشنبه 10 مهرماه سال 1403 20:00
دل به تو و دیده بر دگران دارم تا شرر دل را از تو نهان دارم ترسم اگر افتد بر تو نگاه من با تو عیان سازد راز گناه من ترسم چشمت به نگاهی مستم سازد مستم سازد به شکار دل پردازد در چشم من تو اثر از عشقم بینی شور حسنت به خیال ناب اندازد چه کنم با تو من،ای دیده غماز منی همه دم در پی افشای همه راز منی به رخ گل رویان زین پس من...
-
ای سینه سوخت جان من از سوز آه تو
شنبه 7 مهرماه سال 1403 20:00
دریای راز پرتو گرم نگاه تو توفان عشق گردش چشم شراب تو ریزد شراب عشق به جام وجود من همچون الهه ی می و مستی نگاه تو چون موج خسته ای که به ساحل برد پناه سر میکشد دلم به امید پناه تو ای دیده زهر گشت دل از سیل اشک تو ای سینه سوخت جان من از سوز آه تو با داغ عشق در دل صحرا نشسته ای جز لاله نیست دل خونین گواه تو بهادر یگانه
-
نگفتی چه بودم نگفتم که هستم
چهارشنبه 4 مهرماه سال 1403 20:00
ببین من هنوزم نفس میکشم نفس در هوای قفس میکشم گذشتم ز خود تا نگویم به تو چه رنجی در این یک نفس میکشم هر آن چه که بودم برای تو بودم هر آن چه که هستم بخدا برای تو هستم تو سادگی ام را چه ساده گرفتی به پای غرورت چه ساده شکستم نگفتی چه بودم نگفتم که هستم بترس از دمی که تو را بشکنم به پای غرور تب آلوده ام بترس از دمی که...
-
میلاد دو ماه
جمعه 30 شهریورماه سال 1403 20:00
میلاد با سعادت حضرت رسول الله (ص) و فرزند دانشمندش حضرت امام جعفر صادق (ع) خجسته باد
-
مه من چه دانی، تو غم تنهایی را
پنجشنبه 29 شهریورماه سال 1403 20:00
نکنم اگر چاره دل هر جایی را نتوانم و تن ندهم رسوایی را نرود مرا از سر سودایت بیرون اگرش بکوبی تو سر سودایی را همه شب من اختر شمرم کی گردد صبح مه من چه دانی، تو غم تنهایی را چه خوش است اگر دیده رخ دلبر بیند نبود جز این فایده ای بینایی را چه قیامت است این که تو در قامت داری بنگر به دنبالت عجب غوغایی را به چمن بکن جلوه...
-
شعر و ادب پارسی
دوشنبه 26 شهریورماه سال 1403 20:00
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند هر چه آفاق بجویند کران تا به کران میروم تا که به صاحبنظری بازرسم محرم ما نبود دیده کوته نظران استاد شهریار 27 شهریور ماه روز بزرگداشت استاد شهریار و...
-
من بر سر آنم که گرفتار نباشم
شنبه 24 شهریورماه سال 1403 20:00
خوش آنکه نگاهش به سراپای تو باشد آینه صفت محو تماشای تو باشد صاحب نظر آن است که در صورت معنی چشم از همه بربندد و بینای تو باشد آن سحر که چشم همه را بسته به یکبار سحری است که در نرگس شهلای تو باشد آن نافه که بویش همه را خون به جگر کرد در چین سر زلف چلیپای تو باشد چون طرهٔ بیتاب تو آرام نگیرد هر دل که سراسیمهٔ سیمای تو...
-
ای وای! گر فلک نرساند به او مرا
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1403 20:00
هست آرزوی کشتن آن تندخو مرا گر او نکشت، می کشد این آرزو مرا جان من از جدایی آن مه به لب رسید ای وای! گر فلک نرساند به او مرا با ذوق جستجوی تو آسوده خاطرم آسودگی مباد ازین جستجو مرا ننگست عاشقان جهان را ز نام من عاشق مگوی، هر چه توانی بگو مرا گفتی که آبروی هلالی سرشک اوست رسوای خلق میکند این آب رو مرا هلالی جغتایی
-
هر خسی را نرسد زندگی طوفانی
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1403 20:00
تو که درد دل دیوانه ی من می دانی چند دور از تو خورم خون جگر پنهانی عاشق عشقم و دیوانه ی دیوانگی ام منما راه که دارم سر سرگردانی دل به دریا زدن و دم نزدن می خواهد هر خسی را نرسد زندگی طوفانی گر تو از بی سر و سامانی من دلشادی سرفرازم من از این بی سری و سامانی شادی هر دو جهانش نکشد جانب خویش آن دلی را که تو گاهی به هوس...
-
شمع و من رسوای اشک آتشین خود شدیم
پنجشنبه 15 شهریورماه سال 1403 20:00
کار دل در تار زلفش از پریشانی گذشت ره چنان رفتم که کارم از پشیمانی گذشت شمع و من رسوای اشک آتشین خود شدیم کار این داغ جگر از آه پنهانی گذشت ماجرای عمر ما را گر بخواهی از نخست روز در حیرت بشب شد شب بحیرانی گذشت علی اشتری ( فرهاد )
-
شهادت امام رضا
سهشنبه 13 شهریورماه سال 1403 20:00
شهادت امام هشتم شیعیان حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) را تسلیت عرض می نمایم
-
28 صفر
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1403 20:00
رحلت رسول اکرم حضرت محمد ابن عبدالله (ص) و شهادت فرزند برومندش حضرت امام حسن مجتبی (ع) را تسلیت عرض می نمایم
-
محمد علی بهمنی
شنبه 10 شهریورماه سال 1403 20:00
محمد علی بهمنی شاعر و ترانه سرای کشورمان دیروز به دیار باقی شتافت. یاد و خاطرش گرامی باد مینوشمت که تشنگیام بیشتر شود آب از تماس با عطشم شعلهور شود آنگاه بیمضایقهتر نعره میکشم تا آسمان ِ کر شده هم با خبر شود آنقدرها سکوت تو را گوش میدهم تا گوشم از شنیدن ِ بسیار کر شود تو در منی و شعرم اگر «حافظانه» نیست «عشقت...
-
پرواز دل به سوی خدا میبرد مرا
پنجشنبه 8 شهریورماه سال 1403 20:00
همراه خود نسیم صبا میبرد مرا یا رب چو بوی گل به کجا میبرد مرا سوی دیار صبح رود کاروان شب باد فنا به ملک بقا میبرد مرا با بال شوق ذره به خورشید میرسد پرواز دل به سوی خدا میبرد مرا گفتم که بوی عشق که را میبرد ز خویش مستانه گفت دل که مرا میبرد مرا برگ خزان رسیده بیطاقتم رهی یک بوسه نسیم ز جا میبرد مرا رهی معیری
-
شهریورگان
شنبه 3 شهریورماه سال 1403 20:00
ویریه یکی از امشاسپندان زرتشتی است. ریشه نام شهریورگان در اوستا خثرورییهه و در زبان پهلوی شهرور و در فارسی شهریور یا شهریار است. همه امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند. ویریه در جهان مینوی نمایده قدرت و شهریاری مطلقه اهورامزدا و در زمین نگاهبان و سرپرست فلزات و جنگ افزارهاست. در جشن شهریورگان بر خلاف بسیاری...
-
درین صحبت مگر بیگانه ای هست
جمعه 2 شهریورماه سال 1403 20:00
تو را در کوی دلها خانه ای هست به هر کویی چو من دیوانه ای هست منور شد ز رویش دیده و دل کز آن مه ،نور در هر خانه ای هست نشان آنکه رویت خرمنم سوخت بر آن آتش ز خالت دانه ای هست نوای ما به زاهد در نگیرد درین صحبت مگر بیگانه ای هست مزن ای خم شکن بر صوفیان سنگ که زیر خرقه ام پیمانه ای هست کمال ار نیست هیچت لایق دوست غزل های...
-
شدهام ز ناله، نالی، شدهام ز مویه، مویی
سهشنبه 30 مردادماه سال 1403 20:00
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی به کسی جمال خود را ننمودهای و بینم همه جا به هر زبانی، بوَد از تو گفتگویی غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم تو ببُر سر از تن من ، ببَر از میانه گویی به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که مویم شدهام ز ناله، نالی، شدهام ز مویه، مویی همه خوشدل...
-
28 مرداد و دو واقعه تلخ
شنبه 27 مردادماه سال 1403 20:00
28 امرداد در تاریخ معاصر ایران یادآور دو اتفاق تلخ و دردناک است. اولی سقوط حکومت مردمی دکتر محمد مصدق توسط کودتایی آمریکایی - انگلیسی است که منجر به بسته شدن فضای باز سیاسی کشور و آغاز زیر پا گذاشتن مشروطه توسط محمدرضا شاه فقید است که سرانجام به انقلاب سال 57 منجر شد. قطعا دکتر محمد مصدق انسان عاری از خطا و اشتباهی...
-
من به خطا رفته ام یا تو خطا کرده ای
پنجشنبه 25 مردادماه سال 1403 20:00
تا به جفایت خوشم، ترک جفا کردهای این روش تازه را تازه بنا کردهای راه نجات مرا از همه سو بستهای قطع امید مرا از همه جا کردهای دوش ز دست رقیب ساغر می خورده ای من به خطا رفته ام یا تو خطا کرده ای قامت یکتای من گشته دوتا چون هلال تا تو قرین قمر زلف دوتا کردهای کار فروبستهام هیچ گشایش ندید تا گره زلف را کارگشا...
-
از آرزوی خویش به ناچار گذشتیم
دوشنبه 22 مردادماه سال 1403 20:00
ما از دل و دین در ره دلدار گذشتیم از هر دو جهان در طلب یار گذشتیم گاهی به ره صومعه سرمست دویدیم گاهی ز در میکده هشیار گذشتیم هرچند در این دایره چون نقطه مقیمیم زین مرکز آلوده چو پرگار گذشتیم مقصود نشد حاصل هرجا که دویدیم از آرزوی خویش به ناچار گذشتیم گه جامۀ تزویر به بر کرده غباریم گه با دف و نی از سر بازار گذشتیم...
-
با اشکهای دیده رسوا چه می کنی
جمعه 19 مردادماه سال 1403 20:00
امشب ندانم ای بت زیبا چه می کنی ما بی تو خون خوریم، تو بی ما چه می کنی گویی که همچو مایی و بی ما به سر بری برگو که عاشقی و شکیبا چه می کنی یک آسمان ستاره شبم زیر دامن است ای ماه من بگو که تو شبها چه می کنی خون ریختن به ناحق و با غیر ساختن امروز می توانی، فردا چه می کنی گل را برای صحبت خار آفریده اند دیوانه بلبل،...
-
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
سهشنبه 16 مردادماه سال 1403 20:00
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل ابر بهاران را چه شد کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد شهر یاران بود و خاک...
-
ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد
جمعه 12 مردادماه سال 1403 20:00
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد خون می رود نهفته ازین زخم اندرون ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد من بر نخیزم از سر راه وفای تو از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد روزی که جان فدا کنمت باورت شود دردا که جز به مرگ...
-
جشن چله تابستان
سهشنبه 9 مردادماه سال 1403 20:00
نیاکان ما عدد 40 را عدد مقدسی می دانستند. بنابراین برای خیلی چیزها چله می گرفتند. یکی از چله های معروف چله زمستان است که شامل چله بزرگ و چله کوجک می شود. برای بهار و تابستان هم داستان به همین طریق بوده است. لذا دهم امرداد را به عنوان چله تابستان به جشن و سرور می پرداختند. همانطور که در پست های قبلی خدمتتان عرض شد،...
-
امردادگان
شنبه 6 مردادماه سال 1403 20:00
در زبان پهلوی امرداد به معنای نامیرا یکی از امشاسپندان آئین زرتشت است که از واژه اوستایی امرتات مشتق شده است که متاسفانه در زبان پارسی امروزی به آن مرداد به معنای میرا و فانی گفته می شود. خرداد و امرداد امشاسپندان کمال و دوام در جهان مینوی و پرستاران آب و گیاه در جهان خاکی همواره در کنار هم نامبرده می شوند. نیاکان ما...