سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

آواره


ای عشق مرا زیر و زبر خواهی کرد

از غصه مرا تو خون جگر خواهی کرد

ای کاش مرا به دل نبودی ای عشق

آواره ز شهر و دربدر خواهی کرد

درد هجر

مرا دردیست در سینه ز هجر یار مدهوشم

همان یار سیه پوشی که در وصلش همی کوشم

بر این دردی که دارم من نباشد هیچ دارویی

که جام شوکرانم راهمی باید که من نوشم.

با کارگران معدنت می گریم


در عمق زمین به شیونت می گریم

سنگم که به دل بریدنت می گریم

ای میهن زرخیز فقیرانه من

با کارگران معدنت می گریم



شهرام میدری



عرض تسلیت به مناسبت درگذشت تنی چند از کارگران زحمتکش معدن در سانحه ریزش معدن در استان گلستان

من و دل

کار من و دل در همه ایام چه بود؟

من در پی آنی که دل از من بربود

چون دل برود زدست جانا خوش باش

بیهوده مگوی که آخر کار چه سود؟




علی واعظ بزرگی

روز معلم

ای معلم عزیز و خوب و مهربان

که آموخته ای به من علم و ادب و زبان

کاش می شد که از وجود تو تقدیر شود

در هر سال و ماه و روز و جا و مکان




علی واعظ بزرگی

دهم اردیبهشت نود و شش


روز معلم مبارک باد

روز سعدی


اول اردیبهشت روز برگداشت شیخ اجل سعدی شیرازی گرامی باد

دلگیری مولا

ای وای علی و چاه در خلوت شب هایش

دیوانه کند ما را آن صورت و آوایش

از دست که می نالد؟ از دست که می گرید؟

چون سنگ ندارد تاب زین لرزش لب هایش

 

ادامه مطلب ...