دانش آموز یا باربر

دانش آموزان ایرانی، تبدیل شده اند به باربرهای روزانه! آنها مجبورند هر روز کیف های سنگین شان را به دوش کشند و قامت شان زیر این بار اجباری، خمیده شود.

اگر دانش آموزی در خانه دارید، به احتمال قوی بارها و بارها برایتان پیش آمده است که با بلند کردن کیف مدرسه فرزندتان، از وزن بالای آن شگفت زده شده اید و وقتی محتویات درونش را بررسی کرده اید، دیده اید که چیزی جز کتاب، دفتر، لوزام التحریر و تغذیه روزانه در کیف نیست.

این معضل در برخی مدارس که دانش آموزان را ملزم به استفاده از کتاب های کمک درسی و تست می کنند، وخیم تر است؛ دانش آموز مجبور است هر روز 5 - 4 کتاب مربوط به برنامه روزانه، 3 - 2 کتاب کمک آموزشی (که معمولاً بزرگ تر و حجیم تر از کتب درسی هستند)، 5 - 4 دفتر، لوازم التحریر، تغذیه روزانه و خود کیف را حمل کند. البته این تعداد بسته به پایه تحصیلی و برنامه های مدرسه می تواند متفاوت باشد ولی هر چه هست، غالباً بین باری که حمل می شود و توانایی جسمانی دانش آموزان، تناسب منطقی وجود ندارد.
 

دوستی نسیه

هارون الرشید از بهلول پرسید که: دوست ترین مردم نزد تو کیست؟

گفت: آن کس که شکم مرا سیر کند.

گفت: اگر من شکم ترا سیر کنم، مرا دوست داری؟

گفت: دوستی به نسیه نمی باشد.

منبع: عصر ایران

چگونه راننده بهتری باشیم؟

همه ما فکر می‌کنیم که راننده خوبی هستیم. اما راننده خوب به چه معناست؟ آیا راننده خوب بودن منحصر به سریع بودن یک فرد در رانندگی است یا خیر؟

 یک راننده ماهر کسی است که در هر موقعیتی بتواند امنیت و سلامت افراد را تامین کند و یک اشتباه بسیار رایج در این رابطه این است که برای یک رانندگی امن، لزوما باید آهسته برانیم که باور کاملا نادرستی است.

1.  هنگام پیچیدن انتهای پیچ را زیر نظر داشته باشیم.

برای هدایت  نرم و ملایم اتومبیل در پیج‌ها، همیشه  طول پیچ و انتهای مسیر پیش روی خود را زیر نظر داشته باشیم.

2. مراقب خودروهای دور تر در جلو باشیم.

این نکته در ترافیک سنگین از اهمیت بیش‌تری برخوردار است و زمان بیش‌تری را برای واکنش مناسب در اختیار راننده قرار می‌دهد. مهم است که از اتفاقات 400 متر جلوتر خود، به موقع با خبر شویم.

معجون آرامش

روزی انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند. چون روزی چند بر این حال بود، کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند. آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.

بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!

گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.

گفتند:...
 

مردی که با هندوانه خوشبخت شد!

در زمان های قدیم، ویتنام توسط پادشاهی به نام هونگ ونگ اداره می‌شد. وقتی پادشاه فهمید که پسرش به نام آن تی یم از او نافرمانی می‌کند، او را به جزیرهٔ دورافتاده‌ای تبعید کرد تا به سختی زندگی کند.
 
آن تی یم در آن جزیرهٔ دورافتاده برای خود یک جان پناه ساخت و با مشقت بسیار، چاهی حفر کرد و با صید ماهی و حیوانات به زندگی خود ادامه داد تا اینکه روزی به یک میوهٔ عجیب برخورد. این میوه به اندازه یک توپ بزرگ و سبز بود. او میوه را به دو نیم تقسیم کرد و درون آن را قرمز یافت؛ اما او جرأت خوردن آن میوه عجیب را نداشت. روز‌ها پشت سر هم گذشت و گرمای هوا از راه رسید.
 

درسی که فیل سیرک به کودک داد!

کودکی از مسئول سیرکی پرسید:

چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این  کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!

صاحب فیل گفت:

این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است.
 

LCD یا OLED؛ کدام تکنولوژی برای تلویزیون‌ها بهتر است؟

با منسوخ شدن تکنولوژی پلاسما، حالا LCD و OLED به تنها گزینه‌های موجود در تلویزیون‌های بالارده‌ی بازار تبدیل شده‌اند. حتماً می‌پرسید پس LED چه می‌شود؟ چیزی به نام تلویزیون LED وجود خارجی ندارد و این عبارت تنها یک حقه‌ی بازاریابی است و اگر فکر می‌کنید که صاحب یک تلویزیون LED در خانه‌تان هستید اشتباه می‌کنید. با زومیت همراه باشید تا ببینیم چرا محصولی به نام تلویزیون LED وجود ندارد و فرق بین LCD و OLED چیست.