بیش از سه ماه از نخستین حمله بیولوژیک به مدارس دخترانه می گذرد و همچنان مسئولان در حال ارائه مباحث ضد ونقیض و بعضا بی ربط می باشند. اینکه چرا در این سه ماه نه تنها برخوردی با عوامل این حملات تروریستی صورت نگرفته که انفعال حضرات باعث بیش از پیش شدن آنها شده است را فقط خودشان باید پاسخ دهند اما در جامعه ای که همچنان از حوادث پس از قتل مهسا امینی شدیدا ملتهب است، این انفعال مسئولان شاید نشانه ایست که عده ای تعمدا جامعه را به سوی تنش سوق می دهند.
ادامه مطلب ...
الحمد الله مملکت گل و بلبلی داریم، امنیت که بیداد می کنه و یه نمونه اش رو تو پست قبلی ذکر کردم. یه نمونه دیگه هم تو اینستاگرام دیدم که خانمی مدعی شد تپسی گرفته از هفت تیر به اسکندری جنوبی یعنی دقیقا مرکز پایتخت حکومت اسلامی، بعد راننده تپسی قصد دزدیدن خانم رو داشته و خلاصه خانم با کلی داد و فریاد تو ترافیک طرف رو مجبور می کنه پیادش کنه و بعد از یک هفته، هنوز پلیس طرف رو دستگیر نکرده با وجود اینکه شماره خودرو، شماره موبایل، شماره ملی و دهها اطلاعات دیگه از طرف تو تپسی موجوده. خدا رو شکر تاکسی های اینترنتی هم که اصلا مشتری براشون مهم نیست و فقط به فکر درآمد خودشونن.
اما چند مورد جذاب دیگه رو هم بگم:
ادامه مطلب ...
چند روز پیش یکی از دوستان حدود ساعت 8:30 صبح از سمت کرج به مقصد تهران از مسیر جاده قدیم کرج (بزرگراه فتح) سوار یک خودروی مسافرکش می شود و کمی جلوتر سرنشینان خودرو او را با چاقو تهدید می کنند. دوست ما که جوان زرنگی است با حضرات درگیر شده و داخل خودرو به ضرب و شتم یکدیگر می پردازند و سرانجام، زورگیران 3 به 1 و مجهز به انواع سلاح سرد، او را مجبور به تسلیم کرده و موبایل، مقداری وجه نقد، کارت های بانکی و سایر مدارکش را به سرقت می برند و دوست ما را که بر اثر شدت جراحات وادره دچار خونریزی شده بود، کنار جاده از خودرو به بیرون پرت می کنند.
اما در این ماجرا چند نکته باید بررسی شود:
1- بنا به اظهار یکی از مقامات ارشد پلیس، 50% سرقت ها و زورگیری های اخیر توسط افرادی که سابقه کیفری ندارند، انجام پذیرفته است. یعنی 50% این خلافکارها تازه کار هستند. به عبارت دیگر، پس از افت شدید ارزش پول ملی، عده زیادی به سمت خلاف کشیده شده اند که بسیار دردناک و فاجعه آمیز است. مدیران جامعه هم انگار نه انگار که مسئولیتی دارند و مدام در فکر خلق شعارهای جدید، پیدا کردن مشکلات کشورهای غربی و ... هستند. در این میان خوب است حضراتی که در پاسخ به هر انتقاد کوچکی اظهار می داشتند: "عوضش امنیت داریم" چه پاسخی دارند؟ اصولا امنیت از دیدگاه ایشان چیست و این مسائل را آیا جزء امنیت جاحعه می دانند؟
2- بنا به گفته همان دوست مورد زورگیری قرار گرفته، در طول مسیر در مناطقی از قبیل سه راه کاروانسرا سنگی و سر قلعه حسنخان، عبور و مرور با ترافیک همراه بوده و در حالیکه دوست ما با سر و صورت خونین و در حال درگیری با اوباش فریاد می زده و کمک می خواسته، هیچ یک از سرنشینان دهها خودرویی که شاهد ماجرا بوده اند، نه تنها به کمک وی نیامده اند، که حتی زحمت تماس با پلیس را هم به خود نداده اند.
این مسئله کاری به حکومت و دولت ندارد. انسانیت این افراد کجاست؟ چگونه خود را انسان می نامند؟ چگونه شب با وجدان راحت سر بر بالین می گذارند؟ آیا ممکن نیست شبیه این اتفاق برای خودشان بیفتد؟
اگر این اتفاق برای خودشان می افتاد، چه توقعی از سایرین داشتند؟
سالهاست به این نتیجه رسیده ام که ریشه مشکلات جامعه ما، رفتار اکثریت است و این هم یک مثال برای این نتیجه گیری.
چرا دزدها به خودشان اجازه هر کاری را می دهند ولی مالباخته اگر خراشی به دزد وارد کند با دیه و خسارت بدهد؟؟؟؟؟ این چه قانونی است؟؟؟؟ چه منطقی است؟؟؟؟؟