-
اختلاف رنگ
شنبه 26 تیرماه سال 1389 20:36
روزی مردی که موهایی مشکی و ریشی سفید داشت وارد مجلسی شد که اتفاقا” ملانصرالدین در آن حضور داشت. از ملانصرالدین درباره اختلاف رنگ میان ریش و موهای آن مرد سوال کردند. ملا جواب داد: سیاهی موی سر و سفیدی ریش او نشان می دهد که مغزش کمتر از چانه اش کار کرده است. منبع: ایمیل ارسالی گروه پرشین استار
-
راضی یا ناراضی
دوشنبه 21 تیرماه سال 1389 21:12
ملا در بالای منبر گفت: هر کس از زن خود ناراضی است بلند شود. همه ی مردم بلند شدند جز یک نفر. ملا به آن مرد گفت: تو از زن خود راضی هستی؟ آن مرد گفت: نه ... ولی زنم دست و پامو شکسته نمی تونم بلند شم! منبع: ایمیل ارسالی گروه پرشین استار
-
عصبانیت
یکشنبه 20 تیرماه سال 1389 22:22
یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب. روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی که به دیوار کوفته بود رفته...
-
ببخشید شما ثروتمندین؟
شنبه 19 تیرماه سال 1389 14:10
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند. پسرک پرسید:«ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم...
-
تبریک
شنبه 19 تیرماه سال 1389 03:06
عید مبعث مبارک
-
شهر سوگواران
چهارشنبه 16 تیرماه سال 1389 10:23
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران یا نه دریاییست گویی واژگونه بر فراز شهر، شهر سوگواران هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر با تشویش رنگ این شبهای وحشت را، تواند شست آیا از دل یاران چشمها و چشمهها خشکند، روشنیها محو در تاریکی دلتنگ، همچنانکه نامها...
-
با خر جماعت طرف نشو
سهشنبه 15 تیرماه سال 1389 20:30
یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا هیچ کس نبود. در یک چمنزاری خرها و زنبورها زندگی می کردند. روزی از روزهاخری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود ، می کند و زنبور بیچاره که خود رابین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند ، زبان خر را نیش می...
-
دلقک
یکشنبه 13 تیرماه سال 1389 22:45
مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد . دکتر گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست ، اینقدر می خنداندت تا غمت یادت برود . مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان دلقکم
-
ثروتمند زندگی کنیم.
شنبه 12 تیرماه سال 1389 08:36
وقتی که نوجوان بودم، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم. جلوی ما یک خانواده پرجمعیت ایستاده بودند.به نظر می رسید پول زیادی نداشتند. شش بچه که همگی زیر دوازده سال بودند، لباس های کهنه ولی در عین حال تمیـز پوشیده بودنـد. بچه ها همگی با ادب بودند. دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان، دست همدیگر را گرفته بودند و با...
-
هدفمند کردن یارانهها!!!
پنجشنبه 10 تیرماه سال 1389 10:48
داستان از این قراره که منصور دوانیقی خلیفه دوم عباسی بعد از انتقال پایتخت به بغداد تصمیم گرفت برای دفاع از این شهر دور اونو دیوار بکشه . اما دلش نمی خواست پول ساختن دیوارو از جیب خودش بده . بنابر این تصمیم خاصی اتخاذ کرد . اون در شهر اعلام کرد که قراره سرشماری بشه و هر کس به تعداد اعضای خانواده یک سکه نقره دریافت...
-
شما را چگونه میشناسند؟
چهارشنبه 9 تیرماه سال 1389 11:45
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را میخواند با دیدن تیتر صفحه اول، میخکوب شد: «آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترین سلاح بشری...
-
عشق و جنون
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 10:38
در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود. دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت و بیش از حد شراب خورده...
-
روایتی دیگر
دوشنبه 7 تیرماه سال 1389 15:40
یکی بود یکی نبود . چوپانی بود که در نزدیکی ده، گوسفندان را به چرا می برد . مردم ده، همه گوسفندانشان را به او سپرده بودند و او هر روز مشغول مراقبت از آنان بود . چوپان، هر روز که گرسنه میشد، گوسفندی را میکشت. کباب میکرد و خود و بستگانش با آن سیر میشدند . سپس فریاد میزد: گرگ . گرگ. ای مردم. گرگ ... مردم ده سرآسیمه...
-
عشق
یکشنبه 6 تیرماه سال 1389 17:30
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پُر ز لیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای نیشتر عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می...
-
جام جهانی
جمعه 4 تیرماه سال 1389 23:02
دیشب که بازی زیبای تیم فوتبال ژاپن رو دیدم، بازم حسرت خوردم. نه از اینکه چرا ایران در جام جهانی نیست. از این حسرت خوردم که یه بابایی ۴ سال پیش قول داد تو جام جهانی ۲۰۱۰ ایران جزء ۴ تیم برتر دنیا بشه؟؟؟!!! اما حالا جزء ۴ تیم برتر آسیا که بودیم دیگه نیستیم. نمیدونم یه مرد پیدا میشه که توی یه جای رسمی مثلا تو مصاحبه...
-
تبریک
جمعه 4 تیرماه سال 1389 20:42
ولادت حضرت امیر علی ابن ابیطالب و روز پدر مبارک
-
حدیث
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 17:28
امام علی(ع) به مالک اشتر ای مالک: اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی" فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی...
-
اسکندر مقدونی
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 13:12
اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد: « نیازی به...
-
بادبادک
دوشنبه 31 خردادماه سال 1389 23:41
خوبی بادبادک اینه که میدونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده ولی بازم تو آسمون میرقصه و میخنده منبع: ایمیل ارسالی گروه River
-
بردن
دوشنبه 31 خردادماه سال 1389 00:21
بردن به این معنی نیست که تو همیشه اول باشی بردن به این معنی است که تو بهتر از قبلت باشی . بونی بلایر
-
دکتر شریعتی
شنبه 29 خردادماه سال 1389 03:40
این روزها مصادف با سالروز درگذشت استاد دکتر علی شریعتی است. گرامی باد یادش. ضمنا خواهش میکنم برای پارسا کوچولوی من دعا کنید...
-
ساده سازی مسئله
یکشنبه 23 خردادماه سال 1389 11:43
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد : شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده بود که آن قوطی خالی است . بلافاصله با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه این مشکل بررسی ، و دستور صادر شد که...
-
باغ انار
پنجشنبه 20 خردادماه سال 1389 12:53
زمانی که بچه بودیم، باغ انار بزرگی داشتیم که ما بچه ها خیلی دوست داشتیم، تابستونا که گرمای شهر طاقت فرسا میشد، برای چند هفته ای کوچ میکردیم به این باغ خوش آب و هوا که حدوداً ۳۰ کیلومتری با شهر فاصله داشت، اکثراً فامیل های نزدیک هم برای چند روزی میومدن و با بچه هاشون، در این باغ مهمون ما بودن، روزهای بسیار خوش و خاطره...
-
لطیفه
چهارشنبه 19 خردادماه سال 1389 11:16
غضنفرصبح میره خونه ی دوستش، بعد از یه ساعت میاد که بره دوستش میگه نهار بمون، نهار میمونه، بعد نهار میاد بره دوستش میگه: حالا بیا یه دست تخته بزنیم، بازی تموم میشه میاد بره دوستش میگه: بدون شام که نمیشه. شام میخوره میاد بره دوستش میگه دیر وقته! بخواب فردا برو، میخوابه. صبح میاد بره دوستش میگه: با شیکم خالی؟ بمون بعد...
-
گوشی همراه شما ساخت کجاست؟
سهشنبه 18 خردادماه سال 1389 10:22
آیا شما دوست دارید که بفهمید گوشی تلفن همراه شما مال چه کشوری است و بدانید فروشنده سر شما را کلاه گذاشته یا نه آیا شما دوست دارید که بدانید کارائی گوشی تلفن همراهتان خوب است یا نه اگه می خواهید به جواب برسید حتما این پست را مطالعه کنید ابتدا کد # 6 0 # * را وارد و دکمه call را بزنید. بعد از نوشتن کد ، شما عددی 15 رقمی...
-
نامهای به جومونگ
دوشنبه 17 خردادماه سال 1389 10:16
سلام آقای جومونگ . امیدوارم حالتان خوب باشد و ملالی در وجود شریف نباشد. اگر از احوال اینجانب و سایر هموطنان بپرسید بنده که مخلص جناب عالی و تمام اعضای گروه دامون هستم . هموطنان هم همگی دوست دار جناب عالی هستند وسه شنبه مشتاقانه پای تلویزیون می نشینند تا جمال مبارک جنابعالی را در سرذمین بادها را نیز ببینند و مرحبا...
-
مادر
یکشنبه 16 خردادماه سال 1389 11:01
در زمانهای دور، دو قبیله در رشته کوههای آند زندگی میکردند که خصومت دیرین با یکدیگرداشتند . روزی قبیله کوه نشین ار فراز کوه پائین آمده و قبیله مقابل را مورد هجوم و غارت قرار دادند و هنگام بازگشت ، طفل خردسالی را هم از یک خانواده ربوده و با خود به بالای کوه بردند اهالی قبیله ای که - ساکن دره بودند - نمیدانستند که چگونه...
-
فردای پس از انتخاب
پنجشنبه 13 خردادماه سال 1389 12:47
یکی از سناتورهای معروف آمریکا، درست هنگامی که از درب سنا خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد. روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و سن پیتر از او استقبال کرد. «خیلی خوش آمدید. این خیلی جالبه. چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می کنیم. به هر شما هم درک می کنید که...
-
روز مادر
پنجشنبه 13 خردادماه سال 1389 08:47
ولادت حضرت صدیقه کبری بر همه مسلمین مبارک باد روز زن بر تمام زنان و روز مادر بر مادران دلسوز و مهربان مبارک باد این روز رو بصورت ویژه به مادر عزیز و مهریان و فداکارم و همسر دلسوز و نازنینم تبریک میگم.
-
ایمیل
سهشنبه 11 خردادماه سال 1389 08:50
مرد بیکاری برای سِمَتِ آبدارچی در مایکروسافت تقاضا داد. رئیس هیئت مدیره با او مصاحبه کرد و تمیز کردن زمین را - به عنوان نمونه کار- دید و گفت: «شما استخدام شدین، آدرس ایمیلتون رو بدین تا فرمهای مربوطه رو واسه تون بفرستم تا پر کنین و همینطور تاریخی که باید کار رو شروع کنین..» مرد جواب داد: «اما من کامپیوتر ندارم، ایمیل...