سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

دیدیم غم و شادی عالم گذران است

تا ما به سر کوی مغان خانه گرفتیم
دادیم ز کف خرقه و پیمانه گرفتیم

دیدیم غم و شادی عالم گذران است
ما شادی دل در غم جانانه گرفتیم
  
افسانه ی شیرین و جفا بردن فرهاد
گفتند و سراسر همه افسانه گرفتیم

دیدیم که سر می رود و بازنگشتیم
سرمشق در این دور ز پروانه گرفتیم

توحید به دیوانگی آخر برسد کار
زین انس که ما با دل دیوانه گرفتیم

توحید شیرازی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد