پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت:
هرروز خبر دستگیری و بازداشت دوروبریهای آقای احمدینژاد، رئیس پاکدستترین دولت ایران، معروف به محمودپاکدست و شرکا، منتشر میشود.
مردم
از این قضیه خیلی خوشحالند و میگویند دیدی دستشان رو شد و معلوم بود در
همه مشکلات دست دارند و دست بالای دست بسیار است و محمود که حال میگرفتی
همه عمر، دیدی که چگونه حال محمود گرفت؟
ما اما برخلاف مردم اصلا خوشحال نیستیم. ما معتقدیم هشت سال احمدینژاد خیلی خوش گذشت هرچند سخت گذشت.
اما
کلی خندیدیم. الان رسانههای آنوری و برخی نمایندههای شیفته، شیفت
کردهاند روی مخالفت و گذاشتهاند توی کار تیم احمدینژاد که به نظر ما این
کار اِند نارفاقتی است.
شما چرا؟
بمیرم برای تنهایی احمدینژاد. راستش در هشت سال دوران محمودی همه از کار بیکار شدند ولی کار من گرفت.
یک موقع احساس میکردم محمود بهخاطر من روزی دوتا سوژه تولید میکند. ممنونم محمود. ممنونم رفیق.
این
چاهی که کنده شد اگر برای مردم آب نداشت برای من نان داشت. بههمیندلیل
من رسما از امروز از تو دفاع خواهم کرد و با همه رسانهها و افرادی که با
تو درافتادند در خواهم افتاد. حتی برای اطرافیانت، سند که ندارم ولی
میتوانم لاخ سبیل گرو بگذارم تا مشکلشان حل شود. البته این همان سبیلی است
که دوره خودت دود داده شد.
یادت هست؟ ولی من به روت نمیآورم. من
از آنهاش نیستم. روی من حساب کن محمود، من یادم نمیرود روزی دوتا سوژه
برای من درست میکردی، مطمئن باش نمیگذارم سوژهات کنند مرد. فدای تو؛
نویسنده فال قهوه، مادر رجب، کاناپه، نشر اکاذیب، آسانسورچی، از هر نظر
بیضرر، آمبولانسچی و ... سابق و آچارکشی فعلی (که همه اینها مدیون تو بود
محمود) قربانت، بای.