عصرایران - یک نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو جبهه پایداری گفته است که به دلیل ریزگردهای خوزستان، رئیس
سازمان حفاظت محیط زیست باید استعفا کند.
الهام طبیبزاده با تأکید بر اینکه مسأله ریزگردها مربوط به امروز نیست،
گفته است: خانم ابتکار باید از قبل برای این مسئله چارهاندیشی میکرد و به
جای اینکه وقتش را صرف واردات بنزین کند به این حوزه که مستقیما به او
مربوط میشود میپرداخت و اگر اکنون بخواهد کاری کند نوشدارو پس از مرگ
سهراب است. در اظهارنظرهای کارشناسانه دیدیم که علت اصلی در داخل خاک کشور
است و عدم رسیدگی به آن نشاندهنده بیدرایتی مسئولان سازمان حفاظت محیط
زیست
است که نشان میدهد نسبت به مسئولیت خود شناخت دقیقی ندارند.
در این باره نکاتی چند قابل توجه است:1 -
این که بعد از سال ها، سرانجام یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس شورای
اسلامی، درباره یکی از مشکلات واقعی مردم حرف زد، جای خوشوقتی است.
امیدواریم که آقایان و خانم های نماینده، از این پس نیز به جای گیر دادن به
مسائلی مانند کنسرت ها و فیلم ها و قدم زدن ظریف و ... به دردهای واقعی
مردم بیندیشند ولو این که در ورای این امر، تسویه حساب جناحی نهفته باشد!
2 -
دولت یازدهم و سازمان محیط زیست دقیقاً از مرداد سال 1392 مسؤول همه
اقدامات خود و نیز کارهای بر زمین مانده شان هستند. بنابراین، اگر در خصوص
ریزگردها، مسؤولیتی متوجه دولت است - که هست - دولت یازدهم به اندازه یک و
نیم سال اخیر مسؤول است و باید پاسخگو باشد ؛ تعارفی هم در کار نیست.
اما
همان طور که خانم طبیب زاده به درستی بدان اشاره کرده - و نتیجه غلط گرفته
- "مسأله ریزگردها مربوط به امروز نیست" و سیاست های خانمان سوز دولت
مطلوب وی بین سال های 1384 تا 1392 ، دلیل مهم این امر بوده است.البته
تغییرات آب و هوایی را نیز باید در نظر داشت و غیرمنصفانه همه چیز را به
گردن دولت قبل نینداخت.
ایشان و همفکران شان که در آخرین سال مجلس
نهم به فکر مردم خوزستان افتاده اند و با نزدیک شدن به انتخابات، لابد
بیشتر هم به فکر مردم خواهند افتاد(!) چرا در تمام سال هایی که سازمان محیط
زیست دولت دلخواه شان در برابر اقدامات ضدزیست محیطی در جنوب غرب ایران
سکوت کرده بود، "صم و بکم" بودند؟!
چرا وقتی دولت وقت با چینی ها
قرار دادهای نفتی می بست و بر اساس آن، هورالعظیم را خشک می کرد، صدایی از
اینان که کانون های قدرت، از دولت گرفته تا مجلس را در اختیار داشتند در
نمی آمد؟
چرا وقتی دولت قبل، اعتبارات مربوط به جلوگیری از بیابان زایی و نیز مالچ پاشی را اختصاص نمی داد، صدایشان در نمی آمد؟
چرا وقتی سازمان حفاظت محیط زیست چشمان خود را بر ارزیابی های زیست محیطی طرح های صنعتی و سد سازی می بست، چشمان شان باز نبود؟
چرا وقتی در دولت قبل، ریزگردها امان مردم را می برید، یادشان نمی افتاد که مملکت سازمان محیط زیست دارد و رئیس اش باید استعفا کند؟
اصلاً
چرا اینان به عنوان نمایندگان مجلس ، خودشان کاری برای حل این مشکل
نکردند؟ مگر به مجلس نرفته اند که گره از کار مردم بگشایند؟ بفرمایند که در
طول سال های نمایندگی، چه کاری برای حل مشکل ریزگردها کرده اند؟ فقط یک
کارشان را گزارش دهند، فقط یکی!
تصریح می کنیم که این یادآوری ها،
نافی مسؤولیت دولت کنونی نیست بلکه مسؤولیت آن را سنگین تر هم می کند چرا
که ریزگردها هر علتی و منشأیی داشته باشند، سلامت مردم را تهدید می کنند و
دولت مستقر ، فارغ از این که مقصر است یا نه ، "باید" چاره اندیشی و اقدام
کند. سخن بر سر این است که عده ای حتی سلامت و زندگی مردم را که در حال
مدفون شدن در زیر خاک هست را نیز فرصتی برای جناح بازی هایی که دیگر مشمئز
کننده شده است ، می دانند!
البته این قبیل سخنان، قطعاً تاکتیکی
برای فرار به جلو نیز هست چرا که عاملان بلاهایی که بر سر مردم آمده، چاره
ای جز فرافکنی ندارند تا بلکه بتوانند از پاسخگویی و محاکمه بگریزند.
3 -
عجیب که این نماینده مجلس که قاعدتاً باید بداند یکی از وظایف سازمان محیط
زیست بررسی میزان آلایندگی بنزین است، به رئیس این سازمان در این خصوص هم
توپیده که چرا وارد بحث بنزین شده و جالب این که این سازمان را متهم به
واردات بنزین کرده است!
این در حالی است که سازمان حفاظت محیط زیست،
دقیقاً بر اساس وظیفه ذاتی اش که در طول سال های گذشته مغفول مانده، باید
استاندارد بودن بنزین را بررسی کند تا مردم سرطان نگیرند یا کمتر بگیرند و
بر اساس همین بررسی ها، اعلام کرد که بنزین تولید پتروشیمی ها، سرطان زاست.
دولت هم تولید این بنزین را قطع کرد و برای جبران کسری، از خارج بنزین
وارد کرد (جهت اطلاع خانم نماینده، وزارت نفت، بنزین وارد کرد نه سازمان
حفاظت محیط زیست).
سازمان محیط زیست نه تنها باید بنزین را بررسی کند،
بلکه باید خودروهایی که حتی بهترین بنزین را نیز با مصرف غیراستاندارد به
آلودگی های بیش از حد تبدیل می کنند را نیز بررسی کند و در مقابل
خودروسازانی که سلامت مردم را به هیچ می انگارند بایستد.
قطعاً
خرابی به بار آمده در سال های طولانی به سرعت قابل ترمیم نیست و چه کسی می
تواند هورالعظیم که بی رحمانه از بین بردند را در کوتاه مدت احیا کند؟
مردم
نیز چنین انتظاری ندارند ولی حتماً این انتظار به حق را دارند که بدون از
دست دادن حتی یک دقیقه، کارهای اجرایی و زمان بندی شده خود را برای کاهش
آثار تخریب های انجام شده ، آغاز کنند و به مردم گزارش دقیق و واقعی از
"کارهای انجام شده" بدهند چرا که گوش مردم از وعده های توخالی به اندازه
کافی پر شده است.