سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

ای وای! گر فلک نرساند به او مرا

هست آرزوی کشتن آن تندخو مرا
گر او نکشت، می کشد این آرزو مرا

جان من از جدایی آن مه به لب رسید
ای وای! گر فلک نرساند به او مرا
  
با ذوق جستجوی تو آسوده خاطرم
آسودگی مباد ازین جستجو مرا

ننگست عاشقان جهان را ز نام من
عاشق مگوی، هر چه توانی بگو مرا

گفتی که آبروی هلالی سرشک اوست
رسوای خلق میکند این آب رو مرا

هلالی جغتایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد