شعر خانه دوست سروده « فریدون مشیری »
(پاسخ شعر نشانی اثر سهراب سپهری)
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی میخواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بیرنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟
این هم شعر نشانی از « سهراب سپهری »
خانه دوست کجاست؟
در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت
به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسیده به درخت،
کوچه باغی ست که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازهی پرهای صداقت آبی است
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر به در میآرد،
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانهی نور
علی جان سلام
من عاشق سهرابم ،من عاشق عشقممممممممممممم ...
من طرفدار تمام نوشته های شما هستم ... دکتر علی شریعتی - فروغ عزیز ... سهراب ... راستی خانه ی دوست اینجاست !!! و همینطور طنزهای سیاسی ... اصلا دوست هم ندارم به منبعش سربزنم ... همیشه انتخاب هاتون عالیه ...
یه خواهشی داشتم !!! اینکه اگه اجازه بدی پست زندگی کن رو توی وبم بذارم ...
اگه موافق هستی چون خیلی خیلی دوستش دارم و یه جوری خودم هم این ایده رو دارم ... به نظرم اگه یک روز هم زندگی کنی تمام لحظه هات رو زندگی کردی ...
اگه اجازه بدی خوشحال میشم !!!
خواهش میکنم...
اجازه میدییییییییییییی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درست مثل بچه هاااااااااااااا ... اگه مامان یا باباشون هم نخوان اجازه بدن مجبورشون می کنن ... حالا اجازه میدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
WWW.PWINNER.COM بزرگترین سایت پیش بینی مسابقات فوتبال با جوایز میلیونی بدون قرعه کشی