احمدینژاد کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگویی که عصر روز چهارشنبه در رادیو گفتوگو برگزار شد، با بیان اینکه با عقبنشینی نمیتوان تهدید را برطرف کرد، بر لزوم حفظ عزت ملت ایران در عرصه سیاست خارجی تاکید کرد و گفت: آن روزی که رییسجمهور سابق (منظور خاتمی است) با آن وضعیت به فرانسه رفت یکی از غمانگیزترین روزهای زندگیام بود؛
تشبیه میرحسین به هیتلر در شبکه خبر / احمدینژاد اعتراض کردابراز تاسف کارگروه فیلترینگ از فیلتر امروز فیس بوک/ ببخشید دیر شد!احمدینژاد: تورم 25 درصدی به دولت ارتباط ندارد / عمه میم فه مسئولیت را پذیرفتراهنمایی و رانندگی: زرد و قرمز، تنها رنگهای مجاز برای چراغهای راهنمایی تا بعد از انتخابات
ابراز شگفتی پنتاگن از میزان آزادی در یک نهاد نظامی ایرانی
وعده مهم محسن رضایی به ملت: رئیسجمهور بشوم سایت بازتاب را راه میاندازم
کروبی: من که کنار نمیروم چطوری میخواهید سبقت بگیرید؟/حسین شریعتمداری: باز کی پاشو کرد توی کفش من؟
"چند روز پیش، مجموعه خاطراتی از محمود احمدینژاد در ۲۵۰ بند منتشر شد که رجانیوز مدعی است «جمعی از دانشجویان مستقل دانشگاههای ایران» آنها را جمعآوری کردهاند.
داریوش محمدپور، حاشیهای خواندنی بر بندهایی از این خاطرات نوشته است. بد ندیدم من هم حاشیهای بر یکی دو بند از این «خاطرات» بنویسم.
در جایی نوشتهاند: «دکتر معمولاً وقتی مطلبی میخواهد بنویسد، حداکثر استفاده را از کاغذ دم دستش میبرد. پاکتهای نامه را آرام و با احتیاط باز میکند که آسیبی نبیند و بعد از پشت آنها هم برای نوشتن استفاده میکند و دور نمیاندازد.»
کار بسیار پسندیدهای است؛ اما بعید میدانم آقای رییسجمهور از پشت پاکت نامه برای مکاتبات رسمی استفاده کند. راستش اگر هدف صرفهجویی در مصرف کاغذ است، میشود کلاً کاغذ را کنار گذاشت و برای این گونه مکاتبات و یادداشتهای دم دستی، از کامپیوتر استفاده کرد.
اما جالبتر آنجاست که آوردهاند: «کتر بچههایش را طوری بار آورده که وقتی برای دیدن پدرشان به دفتر رییسجمهور میآیند، ما کارمندهای دفتر، حتی یک فنجان چای نمیتوانیم به آنها بخورانیم.»
هدف از نقل این مورد، قاعدتاً نشان دادن حساسیت محمود احمدینژاد در مورد دخل و تصرف در بیتالمال است و میخواهد «پاکدستی» وی را برساند. اما بد نیست کمی از ماشین حساب هم استفاده کنیم.
فرض کنید که هر روز یک نفر از فرزندان آقای رییسجمهور برای دیدن پدرشان به نهاد ریاست جمهوری بروند و یک لیوان چای بخورند. قاعدتاً این یک لیوان چای، هزینهای بیشتر از صد تومان نخواهد داشت.
به این ترتیب اگر فرزندان آقای احمدینژاد، چای نهاد ریاست جمهوری را میخوردند، روزی صد تومان، ماهی سه هزار تومان و سالی ۳۶ هزار و ۵۰۰ تومان خرج روی دست بیتالمال میگذاشت و در کل چهار سال زمامداری دولت نهم، چای خوردن فرزندان آقای رییسجمهور، جمعاً ۱۴۶ هزار تومان هزینه به کشور تحمیل میکرد.
اما بیایید چند مورد کوچک را مرور کنیم:
سهشنبه یازدهم فروردینماه آقای احمدینژاد به ۱۲۰ نفر از کارکنان وزارت امور خارجه، نفری صد هزار تومان (در مجموع ۱۲ میلیون تومان) عیدی داد.
از دوستانی که وبلاگ دارن خواهش میکنم این مطلب رو تووبلاگشون بذارن تا اندکی به مردم غزه کمک کرده باشیم
http://www.israel-vs-palestine.com/gz