ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران
یا نه دریایی است گویی واژگونه
بر فراز شهر
شهر سوگواران
هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر
با تشویش
رنگ این شب های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران ؟
چشم ها و چشمه ها خشک اند
روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ ،
همچنان که نام ها در ننگ !
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد
آه، باران ای امید جان بیداران !
بر پلیدی ها که ما عمری ست
در گرداب آن غرقیم
آیا، چیره خواهی شد !
فریدون مشیری